Saturday, August 6, 2011

امراض گندم و روشهای کنترول آنها



مقدمه:
گندم
Triticum estivum)  ( منبع غذایی مهمی است که حدود بیست فیصد کالوری لازم را تأمین می کند و دانه های آن حاوی کاربوهایدریت ها ، پروتئین ها و مواد معدنی مورد نیاز رشد و نگهداری بدن می باشند. مصرف این ماده غذایی بصورت نان و سایر فرآورده های غذایی است. گندم عمدتاً به منظور تأمین غذا کشت می شود ولی تمامی اندام های گیاهی آن مورد مصرف دارد کاه برای سوخت ، علوفه خشک حیوانات و کشت قارچ های خوراکی و غیره به کار میرود. این نبات دارای چندین نوع ، مانند  گندم خوشه سفید ، سرخ ، سیاه ، سخت ، نرم و غیره است.
تاریخچه:
تاریخچه کشت گندم به ( 15000 ) قبل از میلاد می رسد که ابتدا در خاور نزدیک و امروزه حدود 50% زمین های زراعتی را اشغال کرده است. بیش از 80% این محصول از مناطق آمریکای شمالی ، اروپا ، چین ، روسیه تأمین می شود.
این گیاه در غالب مناطق کشت شده و از جمله محصولات ضروری درجه اول و استراتژیک محسوب می شود و بیشتر به صورت للمی  می باشند.
بیماری های گندم
در مجموع بیماری های گندم را از لحاظ عاملین بیماری می توان به چهار نوع تقسیم بندی نمود که عبارتند از: بیماری های قارچی گندم ، بیماری های باکتریای گندم ، بیماری های نماتدی گندم و بیماری های ویروسی گندم.

بیماری های قارچی گندم

1
. سیاه قاق ها (Smuts ):
بیش از دو قرن است که سیاه قاق ها شناخته شده اند ولی به دلیل تولید ارقام مقاوم ، مبارزات زراعتی و کیمیاوی در 50 سال اخیر در اغلب کشورها از خسارات آنها کاسته شده است. عاملین این بیماری ها عبارت از: Tilletia laevis ( syn.t .foetidae ) ، Tilletia intermedia ، Tilletia tritici ( عامل سیاه قاق پنهان ) Tilletia controversa عامل سیاه قاق پا کوتاه پنهان Tilletia indeca ( Neovossia indica ) عامل بانت پنهان (Urocystis agropyri) عامل سیاه قاق برگی و Ustilago tritici عامل سیاهک آشکار گندم می باشند. اغلب گونه های عامل سیاه قاقها دارای نژاد های بیماریزای مختلف و مستعد هستند که طی مراحل تولید مثل جنسی و خصوصیات میزبان به وجود می آیند. قارچ های عامل سیاهک به طور بین الحجروی و درون حجروی بدون مکیدن در بافت میزبان نفوذ کرده ، و اغلب در هر گیاه یک عامل وجود دارد.
 الف: سیاه قاق پنهان گندم ( Covered smut ) :
این بیماری که انتشار جهانی دارد در قرن (18 م ) شناخته شده است و عامل آن در سال (1807) معلوم گردید. به دلیل اهمیت اقتصادی سیاه قاق پنهان گندم بررسی های وسیعی روی آن صورت گرفت. سیاه قاق معمولی پنهان گندم در اثر دو گونه قارچ Tilletia leaves و Tilletia tritici حادث شده که شناسایی آنها روی شکل اسپور و تا حدی از روی انتشار جغرافیای آن انجام می شود. سیاه قاق پنهان گندم باعث کاهش محصول و کیفیت دانه ها گردیده ودانه های آلوده به اسپوربوی ماهی گندیده می دهد و دارای رنگ سیاه است ، از ارزش آنها کاسته شده و بازار پسندی خود را از دست میدهد.
علائم بیماری:
بوته های بیمار ممکن است تا حدی کوتاه مانده و خوشه تولید نگردد، آلودگی قابل تشخیص نیست.
خوشه های مصاب به سیاه قاق باریک و رنگ آنها به مدت طولانی تری نسبت به خوشه های سالم سبز باقی می ماند. گلوم های بعضی ا ز خوشه ها یا تمامی آنها باز شده و دانه کروی حاوی اسپور به خصوص در ارقام بدون ریسک دیده میشود. رنگ بوته آلوده سبز مایل به آبی تا سبز خاکستری است. روی برگ ها لکه های کوچک کلروتیک به وجود می آید. در گلهای آلوده مادگی بلندتر و تخمدان بلند و پهن تر و به رنگ سبز می باشد در حالیکه تخمدان سالم سفید رنگ است. گاهی پنجه زنی افزایش می یابد ، شکل دانه های آلوده تقریباً شبیه دانه سالم بوده، به رنگ قهوه ای خاکستری کثیف است. در مزارع بسیار آلوده هر دانه می تواند 3-4 ملیون اسپور تولید نمایند.
عامل بیماری :
دو گونه قارچ خیلی شبیه Tilletisa tritici و Tilletia laevis ( syn tilletia foetida) عامل بیماری سیاه قاق پنهان گندم است. و همچنین گونه T. tritici متداولتر نسبت به گونه T. foetidae می باشد. دوران زندگی این دو گونه شبیه به هم بوده و ممکن است در یک گیاه آ لوده هر دو وجود داشته باشد. مایسلیم شفاف وسلول های دو هسته یی قارچ پس از کامل شدن قطعه قطعه شده و به تیلوسپور های کروی تیره رنگ با دیوار ضخیم تبدیل می گردد که قطر آنها 15-23 میکرومتر است. سطح تیلوسپورهای T.laevis صاف بوده در حالیکه در گونه T.tritici سطح سپورها درشت می باشد. سپور ها حاوی ( ترای میتایل آمین) بوده که بوی ماهی فاسد را متصاعد می سازد. سپورها به چشم غیر مسلح قابل دید نیست. گونه T. tritici قطر سپورها ارتفاع شبکه و قطر شبکه ها 15-23 ، 1.5-2 و بیش از 2 میکرومتر می باشد.
درجه حرارت مناسب برای جوانه زدن تیلوسپور ها در گونه T. laevis تا 2±14 می باشد. که بعد از 4 روز شروع و بعد از یک هفته 90% جوانه میزند. اما در T. tritici در 2+_14 از هفت روز شروع می شوند.
دوران زندگی :
پایداری قارچهای عامل سیاه قاق پنهان به وسیله تیلوسپورهای است که روی بذر و در خاک باقی مانده اند. تیلوسپور های خاکزی باعث اپیدیمی گندم های زمستانه در نواحی که تابستان خشک دارند می شوند. سپورها در سطح خاک و بذر در اثر رطوبت جوانه میزنند و در درجه حرارت پایین 5-150c برای جوانه زدن سپور ها تولید هیف آلوده کننده مناسب است و گیاهچه های حاصل از بذر را قبل از سر بر آوردن از خاک آلوده می سازند. هم زمان با رشد گیاهان میزبان قارچ عامل بیماری نیز به رشد طولی خود ادامه داده و در انساج مریستمی به ویژه در گل مؤلد سنبله مستقر می شود. مایسلیم قارچ در تخمدان ارقام حساس گندم باقی مانده توسعه می یابد. و جایگزین تمامی انساج پریکارپ دانه می شود. موقع برداشت ، دانه های آلوده کننده ترکیده سپور ها آزاد می شود خاک و بذر را آلوده می سازد. گونه T. foetidae بیشتر از طریق بذر و در گونه های دیگر آلودگی بیشتر از طریق خاک پایدارو انتشار می یابد.
کنترول:
استفاده از قارچ کشها در کنترول سیاه قاق پنهان مؤثر بوده قارچکش های آلی جیوه یی در کاهش آلودگی به وسیله بذر مؤثر بوده ولی تأثیر روی سپورهای خاکزی ندارند. ترکیبات کمیاوی مانند هگزاکلوروبنزین ، پنتا کلورونیترو بنزین و کاربوکسین که علیه سپور بذر زا وخاکزی مؤثر اند.همچنین ویتا واکس
Vetawax ، مانکوزبMancozib ، مانبManab ، کاربندازیم Charbindazium ، بینومیلBinomil را نام گرفت.
ب: سیاه قاق پا کوتاه گندم ( Dwarf Bunt ) :
عامل سیاه قاق بیماری پا کوتاه در سال (1935م) عنوان شد. ابتدا شکلی از Tilletia tritici و سپس Tilletia cotroversa Kuhn دانستند. این گونه قارچ علاوه بر گندم ، جودر ، جو های تیر ماهی و گندمیان وحشی را آلوده می کند. میزبان های طبیعی آن فقط گندم و چاودار است. سیاه قاق پا کوتاه از آرژانتین ، اروپا ، آسیایی مرکزی ، کانادا و ایالات متحده گزارش شده است. به نظر می رسد که این بیماری به مناطقی که گندم های زمستانه به مدت طولانی پوشیده از برف اند محدود میشود. آلودگی گندم های بهاره مشاهده نشده است.
علائم:
سیاه قاق پا کوتاه شبیه سیاقاق معمولی پنهان می باشد مگر آنکه اندازه بوته های آلوده به قارچ
T.controversa به ½ تا ¼ طول بته های عادی برسد و تعداد پنجه های آن افزایش یابد. سنبله چنین بوته های وسیعتر بوده گلوم های آن بازتر از سنبله های سالم و آلوده به سیاقاق معمولی بوده و دانه های آلوده کمی گردتر است و توده سپور مختصری به هم چسپیده و کمتر به حالت پودری می باشد.
عامل بیماری:
شکل تیلوسپور های T. controversa مشابه سپورهای T. tritici و T. leavis می باشد. دیواره های آن درشت ولی شبکه های آن وسیعتر و عمیقتر از T.tritici بوده و یک پوشش جلاتینی اطراف آن را فرا گرفته است. تیلوسپور های T.controversa در زیر میکروسکوپ فلورشانس نور مهتابی ساطع کرده و روشنتر ( قهوه ای زردرنگ) از رنگ سپور های عامل سیاهک معمولی به نظر میرسد. ووقتی که خشک میشوند کمتر از سپورهای T.tritici و T.laevis چروکیده میگردند. ابعاد قطر سپور ، قطر شبکه ، ارتفاع شبکه 17-24 ، 1.5-3 . 3-5 میکرومتر است.
روش های برولوژیکی ( آنتی بادی های مونو کلونال ) برای تشخیص سریع ، اختصاصی و قطعی تیلوسپور های عامل سیاقاقها توصیه شده است.
دوران بیماری :
تیلوسپور های خاکزی مهم ترین منبع آلودگی اولیه به شمار می روند و حتی متجاوز از ده سال در خاک باقی میماند. درجه حرارت مناسب برای جوانه زدن آنها کمتر (3-8 درجه سانتيگراد) و دوره انکوبیشن یا رشد و جوانه زدن آنها طولانی تر ( 3-10 هفته) از سپور های سیاهک معمولی است. آلودگی نشا ها(جوانه ها) پس از سر بر آوردن از خاک و رشد گیاهچه از جوانه زدن تیلوسپور های در زیر برف در سطح خاک اتفاق می افتد و بوته های 2-3 برگی حساس اند.
مبارزه:
این بیماری با کاربرد قارچ کشهای چون پلی کلروبنزین و پنتا کلرونيتروبنزین (
PCNB ) در سطح خاک پس از بذر کاری کنترل گردد. زیرا قارچ T.controersa بوته ها را پس از سر بر آوردن از خاک ممکن است آلوده سازد. قارج کشهای سیستمیک مانند Thiabendazole چنانچه جوانه زدن بذر به تأخیر افتد مؤثر است.

ج: سیاهک بانت کارنال ( Karnal Bunt ) :
سیاقاق بخشی یا سیاقاق جزئی ( Partial Bunt ) ابتدا از کارنال ، پنجاب هند در سال (1931م) گزارش شد. عامل این بیماری Tilletia indica است که در شمال غربی هند و نواحی همجوار پراکنده است .این بیماری گندم معمولی ، گندم (durum) تریتیکا ل و گونه های مربوط را آلوده می کند و کیفیت بذر را به طور قابل توجهی تقلیل میدهد. ولی در کاهش محصول تأثیر کمی دارند.
علائم:
دانه های گندم به طور تصادفی مورد حمله قرار می گیرند و به طور ناقص به وسیله جوش های سیاه قاق آلوده می شوند. معمولاً فقط چند دانه در هر خوشه مبتلا می شود و خوشه های آلوده به طور کامل واضح نیست چون گلوم ها در اثر آلودگی مختصر بذوربه طور بارز تغیر نمیکنند. دانه های آلوده معمولاً فقط از قسمتی در انتهای جنین مبتلا می شوند. جوشهای بزرگتر امکان دارد در طول شیار بذر امتداد یا بند و گاهی تمام بذر را فرا گیرند. پریکارپ نازک اطراف جوشهای تیلوسپور دار در موقع خرمنکوبی به سهولت می ترکد. تیلوسپور های قهوه ای متمایل به سیاه رنگ
T. indica همان بوی نامطبوع ماهی فاسد شده سیاهک معمولی را دارد.
عامل بیماری :
قارچ ( Tilletea indeca mirta ) تولید تیلوسپور درشت ، گرد و قهوه ای تیره رنگ به قطر 22-49 میکرومتر می کند. تیلوسپور ها دارای نقش مضرس بوده و غشاء نازکی اطراف آنها را فراگرفته است. اسپورها جوانه زده و در نوگ آن پرومایسلیم قوی و سپوریدی های هاپلوئید متعددی بیش از 100 عدد بوجود می آید. سپوریدی های اولیه با سایر قارچ های عامل سیاهک آمیزش نیافته ولی مستقیماً جوانه زده و تولید هیف یا سپوریدی های ثانویه یک هسته یی می کند که به شدت آزاد میگردند.
دوران بیماری:
تیلوسپور های T. indica در خاک و در روی بذر دوام می آورد ، تیلوسپور های خاکزی منبع عمده آلوده کننده اولیه به شمار میرود. این سپورها در اثررطوبت در سطح خاک جوانه زده و تولید سپوریدی های اولیه و ثانویه مینماید که در اثر باد پراکنده شده و مستقیماً گلوم ها و دیواره تخمدان وسنبله ها را مبتلا می سازد. وجود رطوبت و هوای خنک سبب آلودگی قسمت از بذور و گاهی تمامی آن شده و توده ای از تیلوسپور های تیره رنگ در آن تشکیل میشود. در موقع خرمنکوبی پریکارپ دانه ها آلوده به سهولت آزاد شده و بالاخره در خاک وبذر آغشته می شود.
کنترول:
ضد عفونی بذر با قارچ کشها ، مانع جوانه زدن تیلوسپور های بذرزا می شود و کاربرد بعضی از آنها در موقع خوشه دادن مانع آلودگی می گردد.
د: سیاقاق آشکار گندم ( loose smut ) :
این بیماری به سهولت در مزرعه شناخته شده قرنها ست از آن آگاهی دارند. عامل بیماری قارچ Ustilago tritici است که همراه با تشکیل بذر توسع یافته و در جنین بذر دوام می آورد. بوته حاصل از چنین بذوری ایجاد سنبله های سیاه رنگ مشخص مینمایند.
سیاه قاق آشکار در سرتاسر جهان وجود داشته و بسته به شدت آلودگی محصول را تشکیل میدهد.
کاهش محصول معمولاً کمتر از 1% می باشد ولی در بعضی مزارع 27% افزایش می یابد و بالای کیفیت غذایی یا نان تأثیر ندارد.
علائم:
سیاقاق آشکار گندم به محض ظهور خوشه قابل رؤیت است. خوشه های آلوده سیاه رنگ بوده و در بین خوشه های سالم و سبز به وضوح دیده می شود. خوشه چه های خوشه های آلوده تبدیل به توده زیتونی سیاه رنگ تیلوسپورهای خشک میگردند. همزمان با تشکیل خوشه تیلوسپور ها به وسیله باد و ترشح قطرات باران پراکنده می شوند و پس از محور سخت سنبله باقی می ماند. قبل از خوشه دهی ، امکان دارد بوته های آلوده برگهای سبز تیره رنگ ایستاده ایجاد کرده و گاهی خطوط زردرنگ روی آنها به وجود می آید.
عامل بیماری:
قارچ ( Ustilago tritici ) Postr تولید هیف شفاف ایکاریوتیک در میزبان و محیط کشت می کند. در مرحله کامل شدن ، هیف ها ضخیم و قطعه قطعه شده وتبدیل به تیلوسپورهای ( کلمیدوسپور) گرد، قهوه ای خاردار به قطر 5-9 میکرومتر میگردند. پس از جوانه زدن سپورها ی دپلوئید تولید ( پرومایسلیم ) چهار سلولی تک هسته یی مینماید ولی ( سپوریدی ) روی آنها به وجود نمی آید. هیف های سازگار حاصل از سلولهای پرومایسلیم با هم تلقیح شده تولید هیف ایکاریوتیک آلوده کننده مینمایند.
چرخه بیماری:
Ustilago tritici به صورت مایسلیم داخل بذر گندم بقاء خود را حفظ می کند. وقتی که بذور آلوده جوانه زد قارچ عامل بیماری فعال شده و به سمت نوک ساقه رشد و پیشروی می کند و در سرتاسر گره های ساقه و بافت بذر زا انتشار می یابد. و معمولاً کلیه انساج خوشه به جز محور سنبله به صورت درون حجروی مورد حمله قرار میگیرد و از جوش پوشیده می شود. مایسلیم قارچ قطعه قطعه شده و تبدیل به تیلوسپور های قهوه ای تیره رنگ و خشک می شوند که پس از خوشه دهی به وسیله باد و باران پراکنده می گردند. گلهای باز روی بوته های همجوار مورد حمله تیلوسپور های جوانه زده از طریق نفوذ در دیواره تخمدان یا کلاله آن قرار میگیرد وبدین ترتیب قارچ داخل بذر در حال تشکیل منتشر می شود و بذر به صورت طبیعی بوده و به طور کامل جوانه میزند. آلودگی فقط در موقع گل دهی انجام شده ورطوبت هوا و درجه حرارت نسبتا سرد ( 16-22 درجه سانتیگراد ) مناسب است حدود یک هفته پس از گل دهی تخمدان مقاوم به آلودگی می شود.
 مبارزه:
قارچ
U.tritici در اثر ضد عفونی سطحی بذور به وسیله قارچ کشها غیر فعال میشود آب داغ و گرم کردن بذوربیماری را می توان کنترل کرد. اخیراً قارچکش های سیستمیک مانند کاربوکسین باعث از بین رفتن قارچ در جنین بذر میگردد. و همچنین قارچ کشهای مانند سرتوپین ام ، تیوفامین و کاربندازیم و ویتاواکس نیز مؤثر است.

ز: سیاقاق برگی گندم ( Flag smut ) :
اولین گزارش این بیماری از استرالیا در سال (1868م) تهیه شده و در ایالات متحده امریکا این بیماری در سال (1918م) مشاهده شده است این بیماری روی انواع گندم های کاشت تیرماهی و گندم های سفید به وجود می آید. در نواحی استرالیا و غرب ایالات متحده محصول گندم های تیر ماهی را از (1-50%) خسارت وارد میکند.عامل بیماری قارچ ( Urocustis agropyri ) است که نژادهای مختلف آن میزبان های خاصی دارد.
علائم:
سیاه قاق برگی روی برگ تنها در بهاره و تابستان ظاهر می شوند. اززمان به ساقه رفتن تا خوشه دهی خطوط کشیده و خاکستری سیاه رنگ روی پهنگ برگ ها و غلاف به وجود می آید. خطوط ایجاد شده به صورت جوشهای زیر اپیدرمی طولی است که بین رگبرگها تشکیل می شوند. به تدریج جوش ها طویل شده اپیدرم آنها شکافته و توده از سپورهای خاکستری سیاه رنگی آزاد میگردند. در اثر پیشروی بیماری برگها ضعیف شده و اغلب از طول پاره و تقسیم می شوند.
تشکیل جوش ها از بافتهای داخلی حلقه یا گره (
Whorl ) آغاز شده و به طور میکانیکی بیرون آمدن برگها و خوشه ها را تغیر میدهد. لبه های برگها اغلب پیچیده و ممکن است خوشه دهی انجام نشود. بوته های آلوده معمولاً کوتاه و پنجه زنی آنها فراوان است. ممکن است علائم در تمام پنجه های مصاب مشاهده شود.
عامل بیماری:
عامل بیماری قارچ Urocustis agropyri ( Preuss ) schroet که تولید جوشهای خطی سیاه و شکوفا روی برگهای میزبان میکند. داخل جوشها ، نوک هیف زایشی منشعب شده ، درهم رفته تبدیل به سپورهای تقریباً کروی چند سلولی میشوند. سپورها به قطر 15-80 میکرومتر بوده و 1 تا 4 تیلوسپور یک پوشش سلولی عقیم مسطح ، شفاف و کوچک دارند. تیلوسپور های سرخ ، قهوه ای رنگ صاف و کروی بوده و به قطر 10-20 میکرو متر اند. آنها جوانه زده تولید پرومایسلیم میکنند. که در انتهای آن 3-4 سپوریدی کشیده و شفاف به وجود می آید. جوانه زنی خیلی متغیر بوده ولی درجه حرارت بین 18-24 درجه سانتیگراد برای آنها مناسب است. در حرارت کمتر از 50c و بیشتر از 300c جوانه زنی صورت نمیگیرد.
دوران بیماری:
سپورهای آزاد شده از برگها و سایر قسمت های پاره شده ، گیاه ، خاک و بذر را آغشته می نماید. تیلوسپور های موجود در خاک و روی بذر قادر اند برای سه سال قبل از آنکه جوانه بزنند و تولید سپوریدی کنند زنده باقی بمانند. سپوریدی های حاصله گیاهچه یا کولئوپتیل گندم را آلوده میکند. آلودگی قبل ازسبز شدن نشاء صورت گرفته و درجه حرارت بین (10-200c ) خاک برای آن مناسب می باشد. درجه حرارت نزدیک به 5 و 28 درجه سانتیگراد عامل محدود کننده آنست . U.agropyri زمستان را به صورت مایسلیم در گیاهچه ها می گذارند. سپس به طورسیستمی در قسمت های بالایی بوته های میزبان د ربهار پیشروی نموده و سپورزا یی می کند.

مبارزه:
ضد عفونی بذر با ترکیبات کمیاوی برای کنترل سیاقاق برگی مؤثر است. ضد عفونی بذر با قارچکشهای سیستمیک مانند کاربوکسین ، آلودگی های از اینوکولم ها ی خاکزی و بذر زاد میکاهد.

سرخی ها ( Rusts ) :
سه نوع بیماری سرخی به نام های سرخی ساقه ، سرخی برگ و سرخی مخطط روی گندم به وقوع می پیوندد. لکه ها و جو شها ی که خشک و پودری است به رنگ های زرد و سرخ و سیاه بوده و اندازه آنها روی ارقام مختلف ، دردرجات حرارتی ، رطوبتی و نژادی متفاوت می باشد. تمام اندام های هوای نبات علائم بیماری را نشان داده و در بهار و تابستان مشخص تر است و امکان دارد گیاه نشانه های بیش از یک سرخی را نشان میدهد.
تاریخچه بروز سرخی ها که همزمان با کشت گندم گزارش شده از نظر تاریخی از اهمیت زیادی بر خوردار می باشد. خسارت های فراوانی را این بیماری در همه کشور ها سبب شده است مثلاً در امریکای شمالی محصول سالیانه را به میزان یک ملیون تن کاهش داده است. اپیدمی سرخی ها قبل از گل یا در موقع گل اتفاق می افتد و آلودگی خوشه خسارات فراوانی به بار می آورد. خسارات سرخی ها علاوه بر کاهش محصول ارزش علوفه را نیز کاهش میدهد. و نبات را نسبت به شرایط نا مساعد زمستان و ابتلا به سایر بیماری ها آسیب پذیر میسازد. و گاهی سرخی برای حیوانات هم می تواند سمی (زهری) باشد.
عوامل بیماریزا:
بیماری ها ی سرخی در اثر Puccinia graminis F.S.P. tritici عامل سرخی ساقه P.recondita F.S.P tritici عامل سرخی برگ ، P.striiformis عامل سرخی مخطط است. هر کدام از عوامل مشتمل بر نژاد ها ی فزیولوژیکی متعددی می باشند که بر اساس بیماریزای که روی میزبانهای مختلف دارند و تأثیر متقابل ژنی هر نژاد و میزبان شناسایی می شوند. بسیاری از نژادهای سرخی ها که در گذشته متداول بوده اند امروزه به دلیل ارقام مقاوم از اهمیتی برخوردار نیستند. اما نژادهای جدید در اثر موتاسیون ( تناسخ) وتولید مثل جنسی به وجود آمده و در اثر قدرت بیماریزایی روی محصول زیان آوراند.
دوران بیماری:
اغلب قارچها عامل سرخی گندم دیده می شوند که پرازیت اجباری می باشند، هر چند بعضی از نژادهای روی محیط کشت آگاردار رشد رویشی مختصری دارند وبرخی دور از میزبان قادر اند سپورزایی نموده و دوره زندگی خود را کامل سازند.
سرخی های گندم دوران زندگی متعدد دارند بعضی از آنها دارای میزبان واسطه می باشند و اغلب 5 مرحله سپورزایی دارند. یوریدیوسپور به تعداد زیادی در بهار و تابستان تولید میشود. و در اپیدمی بیماری از اهمیت زیادی برخورداراست. این سپور ها به وسیله باد روی گیاهان دیگر منتقل شده و سبب آلودگی و تولید سریع یوریدیو سپورهای جدید به فاصله (5-7) روز می شوند. یوریدیو سپورها یک سلولی ، دیواره خاردار و دو هسته یی هستند، آنها نیاز غذایی نداشته و در اثر مختصر آبی جوانه می زنند.
یوریدیوسپورها و جوشها مجزا تشکیل شده و آنکه در جوش آنها تیلوسپور تشکیل می شود. تلیوسپور ها قهوه ای سیاه رنگ دو هسته یی ودو حجروی بوده. دیواره ضخیم و صاف دارند. این سپورها در جوش های ایجاد شده زمستان را سپری می کنند و جوانه زدن آنها در بهار شامل آمیزش هسته ها ، تقسیم ( به طریقه میوزس ) و تولید یک پرومایسلیم (Basidium ) با 4 سپوریدی (Basidiospore ) هاپلوئید است. باسیدیوسپورها قادر به آلوده کردن گندم نبوده ولی به وسیله باد پراکنده شده روی میزبانهای واسطه مستقر می شوند. در اثر آلودگی میزبان جوشهای زرد نارنجي رنگی به نام پیکنیا (Pycnia ) در سطح روی برگها تولید میشون. در پیکنیاها سپورهای شفاف و یک هسته یی به نام پیکنیا سپور(Pycniospores ) و همچنین هیف های گیرنده ایجاد میشود. پیکنیو سپورها به وسیله بادو حشرات روی هیف های گیرنده منتقل می شوند. با آمیزش با هیف ها جنس مخالف در اثر تصادم ، تولید هیف های دو هسته یی می نمایند که پس از رشد در سطح زيري برگ اندام گیلاس (پیاله) شکل به نام (Aecial) ایجادمیکند. سپورهای داخل ایشیال را ایشیاسپور (aeciaspores) گویند که زرد رنگ ، خشک و دوهسته یی است. این سپور ها پس از آزاد شدن به وسیله باد روی گندم می افتد. سپورها از طریق روزنه ها در میزبان نفوذ کرده و با ایجاد آلودگی یوریدوسپور به وجود می آورند.
مبارزه:
قارچکشهای دای کلون ،زینب ویا مخلوط سلفاید نیکل با زینب و یا مانب و قارچکشهای سیستمیک مانند سابیتان یا پلنت واکس ، تابلیت ( پروپیکونازول) به صورت سمپاشی ، در صورتی که ازنظر اقتصادی صرف نمایند علیه سرخی ها مؤثر است.
الف: سرخی ساقه گندم ( Stem Rusts ) :
سرخی ساقه از جمله قدیمیترین امراض شناخته شده ای گندم بوده جو ، جودر ، یولاف ، و یکتعداد دیگر ورایتی های وحشی را و زراعتی را نیز مورد حمله قرارمیدهند. این مرض بالای گندم دارای اهمیت اقتصادی بیشتر با سایر غلات است. سرخی ساقع گندم در تمام نقاط جهان که گندم کشت می شود یافت شده و در افغانستان به شکل خفیفه آن گزارش شده است.
علائم بیماری:
مرحله سرخی ( Uredia ) در تمام مراحل نموئی گندم و سایر میزبان های دیگر این پتوژن ظاهر می گردد. یوریدیا معمولاً بعد از پاره شدن اپیدرمس گیاه میزبان به قسم زخم های نسبتاً طویل سطحی که حاوی سپورهای نصواری سرخ رنگ می باشد ظاهر میگردد. در اثر فشار میخانیکی زخم های کوچکی به وجود آمده و هر کدام آن به نام سورس ( Sorus ) یادمیگردد. جسامت ، شکل وتعداد این سورس ها نظر به شرایط اقلیمی و مقاومت ارثی انواع گندم ازهمدیگرفرق مینماید. رنگ سورس ها نظربه مقاومت میزبان متفاوت می باشد. در انواع حساس ، رنگ آنها سرخ تا نصواری بلوطی بوده و در انواع مقاوم لکه های کوچک سفید مایل به زرد گاهی انکشاف می نمایند. این علایم بالای برگ ، غلاف برگ و ساقه ظاهر گردیده و در صورتیکه شدت آن بیشتر باشد بالای خوشه نیز به نظر میرسد. در آخر فصل نمو هنگامیکه نبات به پختگی تقرب مینماید. و در داغک های قبلی سپورها ی نصواری تیره تا سیاه رنگ موسوم به Teliospores )) به وجود می آید. موجودیت این سپورها مخصوصاً بالای ساقه ، شکل خالک های طویل سیاه رنگ را به خود اختیار مینماید.

معمولترین میزبان متناوب قارچ عامل سرخی ساقه گندم بوته زرشک ( Berberies Vulgaries) است. معمولاً دونوع مرحله سپور ، پیکنیا ( Pycnia ) و ایشیا ( Aecia ) بالای بته زرشک تولید شده و انکشاف مینماید. در سطح فوقانی برگهای بوته مذکور لکه های زرد نارنجی کمی دندانه دار ، که مایع چسبناک از آن ترشح میشود ، تشکیل میگردد. این داغکها است که در آن پیکنیا موقعیت داشته و پیکنیو سپور ها در آن تولید میگردد. در سطح تحتانی برگ ها ، دنباله های برگ و اعضای گل آوری ایشیا به قسم یک گروپ پیاله مانند ( دارای قطر نیم سانتیمتر) بوجود آمده رنگ انساج میزبان به زردی گراییده و معمولاً به صورت غیر طبیعی بزرگ می گردند. ایشیا دارای رنگ زرد نارنجی بوده و بالای برگ ها به وضوح دیده می شود.
عامل و دوران مرض:
عامل مرض قارچ ( Puccnia garminis tritici pers ) می باشد. قارچ ( Puccnia garminis tritici ) دوران حیات خود را طی پنج مرحله سپوری بالای دو میزبان ( نبات گندم و بوته زرشک ) تکمیل مینمایند. مراحل سپوری آن عبارت اند از:
مرحله 1- پیکنیا Pycnia
مرحله 2- ایشیا
Aecia
مرحله 3- یوریدیا
Uredia
مرحله 4- تلیا
Telia
مرحله 5- باسیدیا
Basidea
پکنیم شکل فلس مانند داشته و در لکه های نارنجی انساج سطح فوقانی بته زرشک ملفوف میباشد. این ساختمان های بار دهی دارای ریشه ها و سپورهای به هم پیوست و به نام پیکنیوسپور یا (Spermartia) یاد میشود.
ساختمان متذکره به کمک میکروسکوپ قابل دید می باشد. ایشیا دارای رنگ زرد نارنجی بوده تعداد کثیری سپورهای دو هستوی (
Aediospores ) به شکل زنجیری در داخل آن تولید میگردد. ان سپورها اشکال کروی ، مستطیل و یا زاویه ای داشته و جسامت آنها به ( 15-19*16-23 میکرون ) میرسد. به وسیله با د انتقال می یابد. و این سپور ها بالای گندم جوانه زده و از طریق ستوماتا داخل انساج نبات مذکور گردیده و به مرحله یوریدیم و یوریدوسپورها انکشاف مینمایند.
یوریدیا شکل مستطیلی یا دایروی داشته ، رنگ آنها سرخ تا نصواری بلوطی بوده و نمای زخم های طویل را به خود میگیرد دربین آنها یوریدوسپورهای طویل وبیضوی شکل که دارای رنگ نصواری طلایی بوده تولید میگردد. که اطراف آنرا خارک ها احاطه کرده است. یوریدوسپورها دارای دو هسته بوده و تحت شرایط مساعد محیطی ( حرارت 18-22 درجه سانتیگراد ) و رطوبت نسبتی بلند درهر ده الی پانزده روز یکبار نسل جدید را تولید می نمایند. این مرحله سپوری که مواد تلقیحی ثانوی را تشکیل میدهد ، توسط باد به فاصله های زیاد انتقال می یابد.
هنگام پختگی نبات (تلیا) در یوریدیای کهن و یا در سورس های جدید تشکیل میگردد. دارای رنگ نصواری تیره تا سیاه بوده و شکل آن مستطیلی است. اما پودری نیستند، سپور های که در داخل آنها تشکیل میگردد (تیلوسپور ها ) برهنه می باشد. تیلوسپورها ببیضوی ویا مستطیلی دندانه دار (16-23 * 35-58 میکرون ) دوحجروی ، کمی منقبض در قسمت جدار های عرضی ، دارای دیوار ضخیم حجروی و هموار و رنگ نصواری تیره یا بلوطی می باشد. در تیلوسپور های پخته ، مرحله واقعی دیپلوئید هنگام جفت شدن هسته های مثبت و منفی بوجود آمده. سپورهای متذکره بالای دمچه های دیر پا تولیدگردیده و مایسلیم ابتدائی چهار حجروی ( باسیدیم ) را به وجود می آورد.

شکل اپیدیمیک مرض هنگامی شیوع می یابد که :
a)   انواع غیرمقاوم گندم به پیمانه وسیع دریک ساحه مشخص بذر گردد.
b)  موجودیت نژادهای فزیولوژیک قارچ که قدرت تولید مرض را بالای انواع گندم های موجوده در همان ساحه داشته باشد.
c) اقلیم مطلوب که سبب مقدار تولید زیاد یوریدوسپورها گردد.
d) موجودیت جریان باد که یوریدو سپورها را انتقال میدهد.
مبارزه:
کدام تدابیری واحدی نمیتواند برای کنترل مرض سرخی ساقه گندم و سایر سرخی ها غلات مؤثر واقع گردند. ومیتواند تا اندازه به وسیله ازبین بردن بته زرشک درمزرعه و یا در جاهای دیگر مؤثر واقع شده می تواند. اگر قارچکشها اقتصادی تمام شد میتوانیم از قارچکشهای استفاده نمائیم.

ب: سرخی برگ ( Leaf Rusts ) :

سرخی برگ به طور احتمالی وسیع الانتشار ترین بیماریهای گندم است. اگر رسیدن گندم دیر هنگام باشد مانند نواحی کاشت گندم بهاره توسعه بیماری بیشتر می باشد
.

عامل بیماری:
قارچ عامل بیماری Puccinia rocondita Rob . ex Desm.f.sp tritici است که پرازیت ضعیف روی ارقام از جو و برخی گونه های Agropyron spp. ،Aegilops می باشد. این آلودگی ها مانند آلودگی میزبانهای واسطه اهمیت زیادی ندارند. پیکنیم ها و اسیدیم ها قادر اند و ابتدا در اروپا روی گونه های ( meadow rue ) ، Thalictrum spp ، از تیره Ranuneulaceae ایجاد شده اند. اسیدیم ها روی گونه های Clematis ، Isopyrum ، Anchuse ، Anemonella نیز گذارش گردیده است.
علائم مرض:
یوریدیای P.recondita F.sp .tritici بیش از 1.5 ملیمتر قطر دارند و روی سطح بالایی برگ گرد می آیند. این جوشها کروی تا بیضوی و نارنجی سرخ رنگ وشگوفا اند ولی بدون بافت (انساج) اپیدرمی پاره شده مشخص در حاشیه آنهاست که در سرخی ساقه دیده میشود. یوریدوسپور به قطر 15-30 میکرومتر تقریباً کروی و سرخ قهوه ای رنگ می باشد. و 3-8 سوراخ تندش داشته که در دیواره آن پراکنده شده اند و دیواره آنها خاردار است.
حرارت مناسب برای آلودگی در حد یوریدوسپورهای قارچ
P.striformis ، P.graminis می باشد.

مبارزه:
استفاده از قارچکشهای مناسب مؤثر بوده اما متأسفانه اقتصادی نیست.

ج: سرخی مخطط ( stripe Rust ) :

سرخی مخطط گندم ، نباتات دیگر چون جو ، جودر وبیشتر از 18 چنس نیزه برگ ها را مورد حمله قرار میدهد. سرخی مخطط در اکثر قسمت ها ی جهان که دارای اقلیم نسبتاً سرد و مرطوب بوده ویا در مناطق که هنگام زمستان قسمت فوقانی نبات تحت پوشش برف محافظت می گردد دیده شده است. در افغانستان سرخی مخطط به شکل خفیفه آن هر سال ظاهر میگردد
.
علائم بیماری :
علائم سرخی مخطط معمولاً قبل از سرخی ساقه وسرخی برگ به مشاهده می رسد ، چنانچه ازنام این سرخی بر می آید ، پاستیول های مولده آن به شکل نوارهای طویل باریک پهلوی هم ظاهر میگردد. طول این خطوط مساوی نبوده عمدتاً بالای تیغه برگ، غلاف برگ و خوشه ها به مشاهده میرسد ، رنگ خطوط مذکور معمولاً زرد بوده و برخی سرخی زرد هم می گویند. دانه ها نباتات مصاب ، رطوبت خود را در اثر تبخیر از دست داده ، کوچک و مقدار پروتین آنها کم در صورت شدت مرض 60% حاصل را تقلیل می کند.
عامل و دوران بیماری:
عامل بیماری Puccinia striiformis west سپورهای تابستانی (یوریدوسپورها) در اوایل بهار قبل از ظهور انواع دیگر سرخی های گندم ظاهر میگردد. قطر آنها ( 20-30 میکرون ) بوده ، دارای رنگ زرد نارنجی و شکل کروی می باشد. این سپورها دارای دیوار ضخیم خارک داربوده و در سرتاسر آنها از ( 6-12 ) منفذ ها ریشه های مصاب کننده به شکل پراکنده وجود دارد.بیماری سرخی مخطط از میزبان های مصاب یک منطقه به شکل یوریدوسپور به نبات گندم انتقال می یابد. مصابیت گندم در طول فصول خزان وزمستان ( درمناطق زمستان معتدل ) صورت گرفته ، زیرا مایسلیم قارچ مذکور تا منفی پنج درجه سانتیگراد زنده مانده می تواند.
یوریدوسپورها در حرارت بالا تر از 150c قدرت جوانه زدن ونمو را به سرعت می بازند. بهترین حرارت برای جوانه زدن و نموی انها بین 5-150c بوده و اما حرارت پائین ( 5-18 درجه سانتیگراد ) و باران های وقفه ای ، و یا شبنم های سنگین توأم با روزهای آفتابی ، شرایط فوق العاده مساعد برای انکشاف بیماری می باشد.
در اخیر فصل نموی گندم پاستول های تلیا در سطح خارجی اپیدرمس به وفرت به مشاهده میرسد. این پاستول ها رنگ نصواری تاریک داشته و اکثراً خطوط تیره ای طویل را تشکیل میدهد. گر چه تیلوسپور های این سرخی به مشاهده مشابه تیلوسپور های سرخی برگ می باشد. اما جهت استراحت به درجه حرارت پائین ضرورت دارند.
انتشار و زندگی قارچ در ماه های گرم و خشک تابستانی بطی گردیده ، اما در فصل خزان در غلات و نیزه برگها دوباره به سرعت نمو و انکشاف می یابد. این قارچ زمستان را به قسم مایسلیم در حال رکود در برگ نباتات میزبان سپری نموده و در اوایل بهار با مساعد شدن شرایط محیطی دوران حیات خود را دوباره شروع می نمایند.
مبارزه:
می توانیم از قارچکشهای فولیکور (
Tebuconazole ) یک لیتر ، بایلتون  Triadimefon )  500گرام، ایمپکت ( Flufrisfole ) یک لیتر، تلیت Propiconazole )   ( 500ملی لیتر ، مانکوزب Mancozeb ) ) 2کیلوگرام و آلتو ( Cyproconazole )) 500 ملی لیتر در هکتار بوده. و قارچکشهای دیگر اگر اقتصادی باشد از جمله قارچ کش ( Flutriafolet + Thiabendazole ) نیز مؤثر است.

3
. پوسیدگی طوقه و بلایت خوشه گندم: (Crown root and head blight of wheat)
این بیماری در بسیاری ازکشورها از جمله کشورهای اروپایی ، شوروی سابق ، امریکا ، چین ، استرالیا ومناطق مختلف آسیا عمومیت دارند که خسارات زیاد را متحمل میشوند. خسارات این بیماری دریک ناحیه از استرالیا به ده ملیون دالر در سال تخمین شده است. ( فرانسیس و برجس 1997م ). در منابع فارسی این بیماری به نام های سفید شدن سنبله گندم ، پوکی دانه ( Scab ) و فوزاریوم گندم نام برده شده است.
علائم:
علائم بیماری هم در قسمت طوقه و هم در ناحیه خوشه گیاه ظاهر میگردد. چنانچه گیاه در هنگام گلدهی در معرض تنش آبی قرارگیرد علائم بیماری در ناحیه ریشه و طوقه مشاهده خواهد شد. ممکن است علت این بیماری ، گیاهچه ها در مراحل اولیه رشد ازبین بروند و یا میزان انتقال آب و املاح کاهش یابد و موجب تضعیف شدن و یا عدم تشکیل دانه ها گردد. وطوقه وریشه آلوده نکروزه میشوند و بر حسب میزان آلودگی خسارت ایجاد شده متفاوت است.
دربیماری پوسیدگی طوقه آلودگی شدید باشد قارچ عامل بیماری ( مایسلیم و کندی ها ) در اطراف طوقه ( پایه ) نمایان گشته و محل آلوده به رنگ صورتی مشاهده میگردد. خوشه های آلوده زودرس شده و سفید میگردند. این نوع خوشه ها اکثراً پوک و بدون دانه می باشند و یا دارای دانه های کم وزن و چروکیده است. در اثر حمله بیماری های بلایت خوشه ممکن است فقط یک یا چند خوشه چه گندم آلوده گردند درین صورت خوشه چه ها سفید مي شود و بقيه خوشه چه ها سالم است. این بیماری بصورت پراکنده دریک مزرعه می باشند.
عامل بیماری:
گرچه تعدادی زیادی از گونه های فوزاریوم از جمله Fusarium graminarum . Fusarium nivale ، F.avenaceum ، F.acuminabum ، F. sambucinum ، F.culmorum . به عنوان عوامل بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه گندم و یا بلایت خوشه گندم معرفی شده اند. عمده ترین عامل بیماری آن F.graminearum است که در سراسر جهان پراکنده می باشد.
نتایچ تحقیقات وسیعی که برای شناسایی عامل بیماری انجام گرفته است ، بیانگر آن است که قارچ عامل بیماری دارای دو جمعیت متفاوت است. بدین سبب عامل بیماری را به دو گروپ مختلف که از نظر خاستگاه اکولوژیک وبعضی صفات فزیولوژیک تفاوت دارند تقسیم می نمایند. جمعیت متعلق به گروپ یک ( f.graminearum ) معمولاً خاکزی می باشد و به اندام های زیر زمینی و طوقه گندم حمله مینمایند. جمعیت مربوط به این گروه قادر به تولید فرم جنسی (Prithecium) در طبیعت ویا محیط کشت مصنوعی نمیباشد. در حالیکه گروپ دوم (F.graminearum) اکثراً هوازی است و در شرایط مرطوب بر روی خوشه های گندم فعالیت مینمایند. جمعیت این گروپ درطبیعت روی خوشه های آلوده و در محیط کشت (Carnation leafagar) فرم جنسی تولید می نمایند که متعلق به جنس آسکوماسیت ( Gibberellazeae ) می باشد. هر دو گروپ فوق قادر به تولید بیماری مرگ گیاهچه در گندم می باشند ولی جمعیت متعلق به گروپ یک در خاکهای خشک و در اثر آلوده شدن بذور در خاک آلوده بیماری را به وجود می آورد. یعنی بیماری بذرزاد Seed borne )) می باشد.
دوران بیماری :
عامل بیماری یک قارچ خاکزی است و زمستان گذرانی آن عمدتاً به صورت مایسلیم و بروی بقایای گیاه آلوده در مزرعه می باشد. عامل بیماری می تواند روی بقایای علف های هرز گرامینه و جواری زمستان را سپری نمایند و همچنین بذور آلوده نیز می تواند ناقل بیماری از فصلی به فصل دیگر باشند. لذا مزرع گندم در اثر کشت بذور آلوده سالهای قبل آلوده میگردد. اگر آلودگی از طریق خاک آلوده صورت گیرد قارچ عامل بیماری معمولاً از ناحیه طوقه وارد گیاهچه در حال رشد میگردد. در این حالت توسعه پاتوژن در گیاه به نواحی طوقه محدود میگردد. قسمت کمی از ساقه وریشه را در برمیگیرد. عامل بیماری در انساج پارانشیم استقرار می یابد و تا آخر فصل ممکن است به دا(خل اندام های آوندی نفوذ نمایند). پس از برداشت گندم بصورت مایسلیم در بقایای گیاه آلوده در خاک باقی مانده ومنبع آلودگی برای سالهای بعد خواهد بود.
چناچه سپورهای قارچ عامل بیماری توسط باد به قسمت خوشه برسد، در صورت وجود رطوبت کافی و دمای گرم و مناسب ( 25-300c ) جوانه زده و در مدت کوتاهی قسمتهای مختلف خوشه را آلوده می نمایند. در هنگام گلدهی آلودگی فراوان وشدید خواهد بود. خصوصاً پاتوژن می تواند دانه های گرده و بساک را مورد تغذیه قراردهد. درین صورت درجه حرارت 25-300c علائم سفیدی خوشه حدوداً سه روز بعد بروز می نمایند.
عامل بیماری می تواند گیاه جو و یولاف را نیز آلوده نمایند و دوره زندگی خود را روی آنها سپری نمایند.
مبارزه:
ضدعفونی بذر با قارچ کشهای نیتروتیازول وتیرام می تواند از پوسیدگی ریشه و طوقه برگ گیاهچه ها را تا حدودی جلوگیری نمایند. در بعضی کشورها در مراحل اولیه ظهور علائم سفیدی خوشه ها فارچکشها ( میتایل -2- بنزیمیدازول کاربامات ) سم پاشی میشود. و هم چنین قارچکش بنومیل (
Benlate ) تا حدودی کنترل مینماند.

4
- خاکسترک ( سفیدک سطحی گندم ) Powdery Mildew :
خاکسترگ روی گندم ، سایر غلات وبسیاری از گرامینه ها تولید علائمی میکند که قرنها است ، شناخته شده است. این سفیدک های سطحی به وسیله قارچهای پرازیت اجباری اختصاصی میزبان از نوع (گونه) ( Erysiphe graminis Dc.ex Merat ) حاصل میشود. همان طور که آشکار شده است این قارچها مدت طولانی همراه با میزبان گرامینه خود به سر برده اند نژاد های قارچی که به گندم حمله می کند اختصاص به آن دارد. و از Erysiphe graminis F.sp tritici که دیگر گونه آن است. در نواحی مرطوب و به طور نسبی کم آب جهان انتشار وسیع دارند.
قارچ (
E. graminis F.sp tritici ) ازمواد غذایی استفاده کرده ، قدرت فتوسنتز گیاه میزبان را کاهش میدهد ، تعرق و تنفس را افزایش میدهد. گیاهان بیمار ضعیف شده ، رشد ، خوشه دهی ، پرشده دانه در آنها دچار اختلال میگردد وبرگهای به شدت آلوده وحتی تمام بوته ها قبل از رسیدن می میرند. کاهش محصول بستگی به شدت آلودگی آن می باشد. در مجموع خسارت محصول بیش از 40% برآوردشده است. چنانچه توسعه بیماری قبل یا هنگام گل دادن انجام شود زیاد تر است.
علائم:
علائم خاکسترک گندم وسایر غلات به طور کامل مشابه است. قارچ E.graminis F.sp) tritici) امکان دارد کلیه اندام های هوایی گیاه را آلوده سازد ولی در سطح رويي برگ نسبت به سطح زیری آن متداولتر است. علائم بیماری ، پس از رشد گیاهچه ها در هر موقعی ظاهرمی شود. عامل بیماری به جزهستاریم ها که در سلول های اپیدرمی نفوذ میکند. به طور کامل سطحی است.
عامل بیماری:
قارچ ( Erysiphe.graminis DC .f. sp tritici E Marshal ) هتروتالیک بوده و آمیزش (هیبریدیشن) بین نژاد های مشابه ژنتیکی اتفاق می افتد در اثر این عمل داخل کلستوتسیم ها ، سپورهای به فرم بیماریزای جدید ( نژادهای فزیولوژیک ) به روشهای گوناگون به وجود آمده که از نظر تأثیرات شان روی بعضی میزبان قابل تشخیص است. در سالهای اخیر قارچ Blumeria graminis ( DC .ex. Merat ) E o speer f .sp tritici عامل سفیدک سطحی ( خاکسترک ) گرامینه ها معرفی شده که به دلیل داشتن مایسلیم های ثانوی مو مانند ( Setose ) وهستوریم پنجه یی و میزبان فقط از تک لپه ها از آن متفاوت است.
دوران بیماری:
E.graminis f.sp. tritici یا Blumeria graminis F.sp . tritici زمستان را به صورت کلستوتسیم در روی كاه می گذارند و در شرایط آب و هوای ملایم به فرم مایسلیم و کندی هم طی می کند آسکوسپورهای که به وسیله باد پراکنده می شوند. اینوکولم اولیه است. لوله تندش ( چرم تیوب ) هردو نوع سپور به طور مستقیم در سلولهای اپیدرم نفوذ می نمایند و هستوریم ها در سلول ها منتشر می شوند و در اثر رشد و سپورزایی آنها سطح میزبان را فرا میگیرند. کنیدی های ایجاد شده به وسیله باد انتشار میکند. کنیدی ها از نظر اپیدمی بیماری مهم ترین عواملی هستند و آنها مدت فقط چند روز بقا می آورند ولی پراگندگی آنها بیش از کیلومترها است. کنیدی ها در درجات حرارت وسیع ( 1-300c ) و بدون آب آزاد جوانه میزنند عده برای جوانه زدن فقط از آب داخلی حجرات استفاده میکنند.
مبارزه:
در اروپا قارچکشهای سیستمیک مانند بیومیل و باویستین ( کاربندازیم ) اغلب مصرف میگردد و هم چنین ارقام مقاوم را نباید از یاد برد.

5- ارگوت ( ناخنگ ) :
بیماری ناخنگ ( Ergot ) غلات در قرن شانزدهم تشریح گردیده و بیش از دو صد سال می شود که مراحل انکشاف بیماری متذکره شناخته شده است. در گذشته های نزدیک در یکی از قریه جات فرانسه ارگاتییسم ( مریضی و مرگ ) به اثر مواد خوراکه ملوث به الکلاید های قارچ عامل ناخنک در انسان ها و حیوانات سبب ضایعات حیاتی گردیده.
این قارچ نظر به علایم واضح و مشخص ناخنگ غلات در مزارع و تغیر اشکال مارفولوجیک عامل نظربه شرایط محیطی استعمال آن در طبابت و علم سم شناسی (
Toxicology ) توجه خاصی را به خود جلب نموده است. گرچه میزبان اساسی این بیماری جودر است اما گندم ، جو ، یولاف و تعداد زیادی گرامینه های مزروعی و وحشی نیز مورد حمله قرار میگیرد خسارات زیادی به بار می آورد. این مرض در اکثر نقاط جهان به مشاهده رسیده ودر افغانستان از ولایات ننگرهاروبغلان گزارش شده است.
علائم:
علامت مشخص این مرض سکلروشیای بنفش تاریک وناخن مانند است که عوض یک یا چند دانه در خوشه ها تشکیل میگردد در مرحله گل دهی گیاه نخست مواد چسبناک شیرین از گل های نباتات مصاب ترشح گردیده و به قسم قطرات نسبتاً لزجی زرد رنگ متراکم گردیده این مواد حشرات را به سوی خود جلب نموده و تجمع حشرات بالای خوشه های مصاب به وضاحت دیده میشود. تخمدان های مصاب متورم شده و قسمت فوقانی آنها بر اثر قشر متراکم کنیدیوفورهای محدب معلوم میشود. در تمام واقعات بیماری ترشح مواد چسبناک و یا تشکیل سکلورشیا صورت نگرفته ویگانه نشانه مشخص بیماری درین حالات عدم تشکیل دانه ها در غلات خواهد بود. درصورت تولید سکلورشیم جسم مذکور چهار مرتبه بزرگتر از دانه غلات نمو نموده وعلامت مشخص وواضح بیماری محدب میگردد. بعد از جمع آوری حاصل سکلورشیای سالم ویا شکسته دربین غلات به آسانی دیده خواهد شد. درصورتیکه مزرعه خیلی مصاب به این بیماری شده است. از محصولات آن انسان نباید استفاده نماید. چرا که باعث تسمم وسمیت انسانها و حیوانات میگردد.
عامل ودوران بیماری:
عامل بیماری (Claviceps purpureaاست. این قارچ سه مرحله مختلف مارفولوجیکی را میگذرانند و ازین سبب محققان متقدم چنین تصور میکردند که مرض ناخنگ غلات را سه قارچ مختلف باعث میشود مراحل کنیدیایی و سکلورشیایی قارچ متذکره بالای غلات تولید گردیده و مرحله اسکوجینس آن در خاک انکشاف می یابد.
سکلورشیا دارای رنگ آبی تیره یا بنفش مانند بوده و طول آن از 2 تا 20 ملیمتر میرسد قارچ عامل مرض زمستان را به شکل سکلورشیا سپری می نماید سکلورشیا در خاک یا در مخلوط با غلات درگدام ها تامدت یک سال زنده باقی مانده میتوانند. سکلورشیای که در خاک زمستان گذرانی نموده و یا مخلوط دردانه غلات کشت گردد در فصل بهار ویا دراوایل تابستان نمونموده وتولید یک یا چند سترومای ساقه چه دار را مینمایند.
سترومای نخست دارای رنگ سفید بوده وبه مرورزمان رنگ آن تیره گردیده ونظربه نوع نبات وشرایط اقلیمی طول آنها زیاد میشود درقسمت فوقانی غده مانند آنها ساختمان های فلسک مانند (perithecia) تولید میگردد. پریتیشیای که از ستروما به بیرون سرزده وچندین عدد آسکس های بیرنگ ودوگ مانند در آنها تشکیل میگردد. دربین اسکس های مذکور آسکوسپورهای نخ مانند که دارای جدارهای عرضی ظریف اند تولید میگردد این اسکوسپور ها مواد تلقیحی اولیه قسمتهای گل آوری غلا ت محسوب میگردد اسکوسپورها توسط باد و یا باران انتشار یافته وهنگام تماس به ستگما نمو نموده و درظرف 24 ساعت به تخمدان نفوذ می نماید بعد ازآنکه تخمدان توسط اسکوسپورها مصاب گردیده و طی مدت 5 روز کنیدی درسطح خارجی تخمدان ها تولید گردیده و مواد تلقیحی ثانوی را تشکیل میدهد.
کنیدی مولده توسط حشرات قطرات باران ویا تماس خوشه ها وقسمت گل آوری نباتات سالم را مصاب می نماید بالاخره کنیدی ها تقلیل یافته و تخمدان های مصاب پندیده و محدب شکل بیشتر بزرگ گردیده وبه سکلورشیا تبدیل و انکشاف می نماید.
برای انکشاف بیماری هوای نسبتاً سردو مرطوب که طول مدت گل آوری غلات را طویل میسازد و مطلوب تر است. این نوع شرایط اقلیمی تولید مرحله عصاره چسبناک را نیز بیشتر انکشاف داده و حشرات را به خود جلب می نماید.
مبارزه كیمياوي:
سمپاشي گرامينه ها با (Maleic Hydrazide ) از خوشه دادن گرامينه و گندم جلوگيري مي كند.


بیماریهای باکتریایی

1) پوسیدگی باکتریائی خوشه ها( بلایت سنبله ) Spike blight :
پوسیدگی باکتریائی خوشه های گندم برای نخستین بار در سال ( 1917م ) در هندوستان مشاهده ویادداشت گردیده و بعداً این مرض ازنقاط مختلف جهان گزارش داده شده است. این بیماری معمولاً در ارتباط با نماتد عامل گال بذر ( بوغمه بذر) گندم ( Anglnia tritici ) ظاهر میگردد . خسارات وارده از ناحیه این بیماری ممکن محو کامل حاصل را در بر گیرد. خوشبختانه شکل شیوع اپیدمیک بیماری تا هنوز از کدام کشوری گزارش نشده است.
علائم:
اولین علائم بیماری جمع شدن برگهای پائین وتاب خوردن برگها مرکزی می باشد. این علائم معمولاً توأم با ترشحات زرد رنگ ، چسبناک و لزجی است که سرتاسر خوشه های مصاب را می پوشاند. در هوای مرطوب ترشحات باکتریایی به طرف پائین چکیده اما در هوای خشک ترشحات مذکور خشکیده و به قسم خالک های سفید بالای خوشه ها و سطح بالائی برگها به مشاهده میرسد. درشرایط اقلیمی که هوا مرطوب باشد، کتله های باکتریایی متشکل از کالونی ها به قسم یک جریان کوچک مایع به مشاهده رسیده ، اما هنگامیکه رطوبت نسبتی پائین تر باشد ، کتله های مذکور خشک وسخت میگردد. این کتله های سخت به صورت میخانیکی سبب توقف نمو و انکشاف برگها و خوشه ها گردیده و از طویل شدن آنها جلوگیری می کند.
عامل و دوران بیماری:
عامل بیماری Coryne bacterium tritici ( Hutheh ) Burk است. این باکتریا شکل چوبک ماند داشته و گرام مثبت می باشد. این باکتریا دارای جسامت ( 0.5-75 * 0.95-3 ) میکرون بوده و مورفولوژی آنها در وسط ها زرعیه مختلف تا اندازه یی از همدیگر فرق می نمایند. باکتریای مذکور متحرک بوده و دارای یک شلاق قطبی می باشد. در اکثریت وسط های زرعیه سرخی زرد نارنجی را تولید نموده و کالونی های آنها شکل محدب دارد. این باکتریا ها هوازی (Aerobic) بوده و نایتریت ( No3 ) را ارجاع نموده اما قادر به هایدرولیز نشایسته نمی باشد حرارت مطلوب برای نموی باکتریای مذکور 25-300c بوده و در 510c می میرند. تحت 50c و بالاتر از 380c نموی آنها به کلی توقف می نمایند. Coryne bacterium tritici در خاک مرطوب که دارای موادعضوی باشد زندگی می نمایند. معمولاً انتقال باکتریا از طریق نماتد ناقل آن Anguinia tritici صورت میگیرند.گرچه لاروای این نماتد در خاک توسط باکتریا ملوث میگردد اما ملوث شدن نماتد مذکور هنگام حمله به دانه های گندم و تشکیل بوغمه ها نیز وسیعاً صورت میگیرد. به اینصورت C. tritici از طریق تخم های نماتدهای ملوث در خاک یا در ارتباط با بوغمه های متشکله نماتدی دانه های گندم انتشار مییابد.
تحقیقات که در هندوستان طی سالهای متعددی صورت گرفته ثابت نمودندکه مصابیت جوانه های گندم در خاک های صورت میگیرند که نماتد عامل ( ناقل ) و باکتریا هر دو موجود باشند. معامله تخم قبل از کشت با مواد کمیاوی از قبیل گرانوران ( 1.8-2.5 ) فیصدی در مبارزه با این مرض کمک مینمایند.

2) سوختگی باکتریائی برگ ( Bacterial leaf blight ) :
Pseudomonas syringae pv .syringae عامل بیماری است که نژادی از باکتریاهای وسیع الانتشار خیلی متداول می باشد. این باکتری در گذشته پاتوژن ذرت ( جواری ) و سورگوم (باجره) محسوب میگردید ولی تا ( 1972م ) به عنوان عامل بیماریزای شناخته میشد. این بیماری با بیماری های لکه برگی دیگر و تحولات فزیولوژیک مشابه بوده و اغلب با آنها ارتباط دارد. کاهش محصول در اثر بیماری به طور کامل معلوم نشده ولی صدمات وارده به شاخ و برگ به 50% میرسد. بیماری اغلب در نواحی شمالی ایالات متحده مرکزی اتفاق می افتد. گندم های معمولی ، دوروم و تریتیکالها مانند سایر غلات چون جودر یولاف حساس اند.
علائم:
پس از آنکه بوته ها به مرحل تورم برای خوشه دهی رسد بیماری سوختگی باکتریائی برگ روی بالاترین برگها به وجود می آید. لکه ها ی آب سوخته اولیه کوچکتر از یک ملیمتر قطر توسعه یافته نکروز می شوند و از خاکستری سبز خرمایی سفید تبدیل می شود. لکه ها امکان دارد به هم پیوسته شده و پس از 2 تا 3 روز به صورت نا منظم یا لکه های وسیع در آید. تمام برگ ممکن است بسوزد و در حالیکه خوشه و گلوم ها به طور معمول بدون علائم اند. در شرایط مرطوب قطراتی از سلول های باکتری ها امکان دارد روی زخم ها به وجود آید.
عامل بیماری :
Pseudomonas syringae pv. Syringae van Hall یک باکتریای یک حجروی ، گرام مثبت میله ای به اندازه ( 0.7-22*0.5-0.7 ) میکرومتر سلولها آن متحرک و یک تا چند تاژه قطبی داشته و رنگ دانه های سبز درخشان در محیط کشت ( به ویژه در محیط ( King,S,B ) تولید می نمایند. کالونی های آن روی عصاره گوشت گاو و آگار، سفید ، خاکستری تا آبی است. این باکتریا ژلاتین را ذوب کرده و اکسیدیشن ( اکسیدایز ) منفی و کاتالاز ( کتالیز ) P.syringae مجموعه از گونه ها است که مشتمل بر نژادهای متعدد گندم روی بسیاری از آنها بیماریزا بوده که با نوع میزبان متغیر می باشد. بسیاری از ایزوله های آن گندم را آلوده نمی کند ولی ممکن است میزبان های چوبی یا علفی دیگری را مورد حمله قرار دهند.

شناسایی و کنترل:
این باکتریا در خاک و آب و سطح گیاه به سر میبرد وگسترش جهانی دارد. فرم های بیماریزای فزیولوژیک آن روی گندم ، جهت آلودگی ، نیاز به رطوبت دارد. آب و هوای مرطوب و رطوبت نسبتی زیاد و درجه حرارت 15-250c بهاری مناسب و گسترش بیماری است. وبه وسیله بذر گندم نیز امکان انتقال دارد. ارقام کانادایی ( Glenlea ) گزارش شده که با این بیماری مقاوم بوده و رقم ( Winoka ) در جنوب داکوتا خیلی حساس است. سمپاشی با بعضی ترکیبات ، بر علیه بیماری توصیه میشود.

بیماری های نماتدی گندم  Diseases caused by nematodes

نماتدها کرمها ( موجودات ) ریز هستند که با بزرگنمایی کم قابل رؤیت هستند. نماتد ها پرازیت غلات است که باعث خسارات و کاهش کیفی و کمی محصول می شوند و علاوه بر این با ایجاد زخم برروی اندام های گیاهی راه ورود سایر عوامل بیماریزای قارچی و باکتریایی را بازی مینمایند و در انتقال بعضی از ویروسها ، باکتری ها و قارچها نقش دارند.

1. نماتد مولد غده ریشه:
این نماتدها دامنه میزبانی بسیار وسیعی دارند و تقریباً تمام غلات را می توانند آلوده کنند و بیشتر از 2000 گونه های نباتات را مورد حمله قرار میدهد. نماتد Meloidogyne naasi frank مهمترین نوع نماتد مولد غده درروی ریشه غلات است. که به غلات و برخی گراسها حمله میکنند. آلودگی از طریق گره ها یا گالهای کوچکی که روی ریشه ها ایجاد میشود. قابل تشخیص است. معمولاً نوک ریشه های آلوده دچار انحنا یا پیچ خوردگی می شود ، در برخی موارد انشعاب شدید ریشه ها دیده می شود. نماتدها اغلب در بهار یا اوایل تابستان نبات را مورد حمله قرار می دهند و باعث ایجاد گره یا غده در روی ریشه ها می شوند. در داخل هر غده ممکن است یک یا چند عدد نماتد ماده وجود داشته باشد. هر نماتد تعداد زیادی تخم تولید می کند و در ماده ژلاتینی انتهای بدن میریزد.
عوامل و دوران بیماری:
عاملین این بیماری عبارتند از: Meloidogyne nassi frank و Meloidogyne arenaria و Meloidogyne incognita ( Kofoiand white ) است. اکثریت گونه های (Meloidogyne) دارای دوران حیات مشابه است. لاروا در داخل تخم تشکیل گردیده پوست اندازی اول ( تشکیل کیوتیکل ) نیز داخل تخم صورت می گیرد. لاروای مرحل دوم از تخم خارج شده و در حجرات اپیدرمس انساج مرستماتیک نفوذ می نمایند. لاروای مذکور از انساج نباتی تغذیه نموده و به انکشاف بیشتر خود ادامه میدهد. این نماتد ها قبل از رسیدن به سن بلوغ در داخل انساج سه بار پوست اندازی مینمایند. و در مرحل چهارم ( پوست اندازی ) نماتد نر شکل رشته مانند را به خود می گیرد و اندازه بدن آن ( 0.2-4*0.7-1.3) ملیمتر است. انساج ریشه را ترک و به صورت آزاد در خاک زندگی میکند ، اما نماتد ماده بالغ در ریشه باقی می ماند.
گر چه القاح نماتدهای ماده توسط نماتد نر صورت میگیرد اما اکثر این نماتدها به صورت بکرزایی هر فرد ماده به طور متوسط ( 300-500 ) عدد تخم می گذراند. نماتدها اکثراً به صورت تخم زمستان گذرانی میکند.
مبارزه:
با مواد کمیاوی مناسب (
Ethylene dibronide ) کلروپکرین ( Chloropicrin ) میتایل بروماید ، دای کلروپکرین ، دای برومو کلروپکرین از جمله نماتد کشهای اند که مواد استعمال دارند.

2. نماتد بذر گال ( نماتد بوغمه تخم ) ( Seed – Gall Nematoda ) :
این بیماری یکی از قدیمیترین بیماری های شناخته شده گندم بوده و عامل آن ( Anguina tritici) است. به گال بذری ( بوغمه ) بیماری تلخه زرشکی سیاقاق سخت نیز گفته می شود. اولین بار در انگلستان شناخته شد. این نماتد بوسیله بذر انتشار جهانی پیدا کرد. امروزه این نماتد پرازیت جودر و گندم های Aegilops Spelt بوده و بالاخره گندم را آلوده می سازد. این بیماری در شرق آسیا ، هند ، یوگسلاوی و جنوب شرقی اروپا بهتر شناخته شده است. به دلیل روشهای تمیز کن این بیماری به شدت نابود می گردد.
علائم:
بیماری روی بوته های در حال رشد و بذرهای برداشت شده ایجاد علائم میکند. بوته های گندم قبل از خوشه دهی در نزدیکی سطح زمین ، متورم شده و برگها چروکیده ، پیچیده یا لوله ای می شود. در موقع ظهور خوشه ، پیچیدگی برگها کاهش یافته ولی بوته ها کنده شده و دیر رس می باشد. خوشه های بیمار کوچک گلوم خیلی باز است. دانه ها ي آن تیره رنگ شده و به قطر (3-5*2-3) ملیمتر است.
گالها قهوه ای سیاه و بدون ریشک و جنین اند. این بوغمه ها به سهولت ترکیده و در مقایسه با سیاقاق پنهان گندم بی بو هستند.
عامل بیماری :
Anguina tritici ( steinb ) chit پرازیت اجباری است. دیواره کوتیکلی بدن مخطط ریز و لب آن باریک و حلقوی ستایلیت 8 تا 10 میکرومتر طول داشته و گره قاعده آن گرد است. ماده بالغ به طول متوسط 3.8 ملیمتر، کم تحرک نسبت به نر ها است.
دوران بیماری:
نماتد A.tritici عمدتاً از طریق بوغمه های بذری مخلوط با دانه ها انتشار می یابند. و از این بوغمه ها هزاران لاروای سن 2 در خاک های مرطوب آزاد میشوند. بنابر این شرایط مرطوب برای حرکت لارواها و آلودگی گندم مناسب است.
بر خلاف دیگر نماتدها (
A. tritici ) روی ریشه ها تغذیه نمیکنند. نماتد در قشر آبی به سمت نوک بته ، حرکت می کند و به طریقه پرازیت خارجی ، روی برگها به سر میبرند. آب جمع شده در پیچیدگی غلاف برگ به ساقه راهی است که نماتد به گلهای در حال رشد نفوذ میکند نماتدها در مدت مهاجرت و تغذیه سایر عوامل بیماریزا مانند باکتری Rathayibacter spp و قارچ Dilophospora alopecuri را حمل کرده و ایجاد آلودگی میکند.
نماتد پس از نفوذ در خامه گلها بالغ شده ، جفت گیری نموده و تولید تعداد زیادی تخم میکند پس از انکه میزبان کامل شود بسیاری از تخمها تفریخ شده و لارواهای بیشتری به وجود می آورند. موقع برداشت بوغمه های بذری مخلوط با بذر های سالم شده منتشر میگردد یا روی زمین میریزند.
مبارزه:
شناور ساختن بذر با آب داغ 54 درجه سانتیگراد به مدت 10 دقیقه لاروای سن 2 بی حرکت را کشته وزیان کمی به بذر وارد میکند. بذرهای حرارت دیده شده را باید آزمایش کرد.

« بیماری های ویروسی گندم »

ویروسها موجودات ریزی هستند که قادر اند حجرات زنده را آلوده کنند و ضمن تکثیر به میزبان صدمه بزنند. ویروسهای که موجب بیماری در غلات میشوند ممکن است توسط شته ها ، زنجیره ها ، کنه ها ، قارچها ، بذرها یا به طور میکانیکی انتقال یابند. این موجودات بیماریزا از روی علائم بیماری که ایجاد میکنند. دامنه میزبان ، ناقلها و آزمایش های تکمیلی قابل شناسایی است.
بیماریهای ویروسی عمدتاً دارای علائم مشخصه ای هستند که آنها را از سایر بیماریها متمایز میکند. مهمترین این علائم کوتولگی پنجه زنی بیش از حد گیاه خطوط مختلف روی برگ و اندام های هوایی ، رنگ پریدگی ، خشکیدگی بافت (نکروزه ) و غیره قابل تشخیص است.
1.    موزائیک مخطط:
موزائیک مخطط یکی از امراض ویروسی مدهش گندم بوده تحت شرایط مساعد محیطی امکان ازبین رفتن تمام محصولات موجود است. این بیماری در تمام مناطق که گندم بذر میگردد . به طور شکل خفیف یا شدید وجود داشته و بعضاً با یک عده امراض دیگر اشتباه می گردد. به طور مثال اکثراً خساره را که بیماری پوسیدگی بیخ ساقه و ریشه گندم باعث می شود. از ناحیه موزائیک تصور میگردد. علاوه بر گندم روی جو ، جواری ، یولاف نیز موارد حمله دارد.
علائم:
تقریباً تمام انواع گندم های بهاری و زمستانی در مقابل موزائیک مخطط غیرمقاوم بوده و امکان خسارات زیاد ازین ناحیه متصور است. مزارع مصاب در اوایل بهار صحتمند معلوم شده هنگام که هوا رو به گرمی میرود نموی نیات بطی گردیده و اگر برگها دقیقا مشاهده شود در سطح فوقانی آنها خطوط طویل کم عرض ، زرد و خالک های سیاه مایل به زرد رنگ مشاهده می شود. در این وقت نبات عوض نموی عادی مستقیم ، میلان منحرف افشانی پیدا نموده ، حتی یکتعداد نباتات دیده خواهد شد که در بندهای مختلف ساقه کاملاً خم گردیده اند ، تعداد دانه ها در خوشه تقلیل یافته و دانه ها کوچک است. علائم موزائیک مخطط با علایم یک عده امراض دیگر چون موزائیک لکه موزئیک خاکزی موزائیک مخطط شکسته و قلت نایتروجن بسیار مشابهت دارد.
عامل و دوران بیماری:
عامل بیماری ( Wheat streak mosaic virus ) ویروس است که شکل چوبک مانند داشته و تنها به کمک میکروسکوپ الکترونی قابل دید می باشد. این ذرات چوبک مانند 700 ملیمیکرون طول داشته در حدود 15-18 ملیمیکرون قطر دارد. قسمت مرکزی ذرات رایبونوکلئیک اسید (RAN) مذکور را اشغال کرده و با پوش پروتئین محافظت میگردد.
کنه ناقل بدون تغذیه بالای انساج زنده نباتی زنده باقی مانده نمیتواند. هنگام که این نوع کنه ها بالای نباتات بیمار تغذیه می نمایند ویروس موزائیک مخطط در شیره نبات داخل جسم آنها گردیده و کنه های ملوث در طول عمر خود قادر به مصابیت نباتات سالم است. میزبان این کنه گندم بهاری ، زمستان ، بالای گیاهان هرزه زندگی مینمایند.
مبارزه :
نباتات خود رو ( هرزه ) که از دانه های به زمین افتاده میرویند، باید کاملاً ازبین برده شوند. زیرا کنه های ناقل در این نباتات تا هنکام روئیدن گندم زمستان ، به خوبی تغذیه نموده ، بعداً به گندم زمستانی انتقال می یابد.
وقت بذر نیز اثر زیادی بالای تغذیه کنه های ناقل دارد. به صورت عموم هر قدر که گندم زمستانی ناوقت تر بذر گردد به همان اندازه نبات کمتر به کنه های ناقل ویروس مواجه می شوند.

No comments:

Post a Comment