مقدمه
محصول پنبه به خاطر داشتن ارزش اقتصادي و تجاري، در جهان به طلاي سفيد معروف مي باشد. اين گياه در مناطق «گرم و خشك» و «نيمه خشك» كشت مي شود. پنبه در تأمين پوشاك، روغن، خوراك حیوانات ، صنايع و نساجي نقش مهمي ايفا مي كند. يكي از مهم ترين عوامل توليد اقتصادي محصول پنبه در مناطق مختلف، كشت مكانيزه است. براي توليد محصول كافي و مرغوب باید شرايط رشد و نمو گياه را به خوبي فراهم کنیم.به طور كلي، پنبه در اكثر زمين ها به خوبي رشد مي کند. خاک هاي «رسي و شني» و «شني رسي» و به خصوص زمين هاي «هوموسي» براي زراعت پنبه مناسب ترند. پنبه گیاهی است دومشیمه ای ،یکساله از خانوادهMalvaceae جنس Gossypium که گونه های آن به دیپلوئید تترائید تقسیم شده است.مبدأ آن آسیا و آفریقا می باشد.کشت پنبه به منظور تهیه پارچه و لباس به 5000 سال قبل می رسد.هرودوت (تاریخ نویس یونانی) از این محصول به نام درخت پشم در هندوستان نام برده است.کشت پنبه در ایران از زمان های دور رایج بوده به طوری که مارکوپولو در سفر نامه خود از کشت پنبه در ایران نام برده است.بذر الیاف متوسط پنبه در زمان قاجاریه توسط یک کشیش آمریکایی به ایران آورده شده است.
ارقام مهم پنبه در دنیا :
بیشترین ارقام پنبه مربوط به دو گونه hirsutum و barbadensمی باشد.از این میان گونه hirsutumبه لحاظ الیاف بلند و مکانیزاسیون بهتر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.
پنج واریته مهم امریکایی که بیش از 90% کشت پنبه را به خود اختصاص داده اند عبارت اند از:آکالا 4024-امپایی ستون-ویل 2 بی-کوکر 100 ویلت-دلتا پاین
دوره رشد پنبه به چهار مرحله تقسيم مي شود:
1- كشت بذر (تخم) تا سبز شدن
2- سبز شدن تا ظهور غنچه
3- ظهور غنچه گل تا تشكيل غوزه
4- تشكيل غوزه تا باز شدن آن
این مراحل رشد، زمانی به خوبی طی می شود که بذرهای پنبه در بستری مناسب کشت شوند.
1- كشت بذر (تخم) تا سبز شدن
2- سبز شدن تا ظهور غنچه
3- ظهور غنچه گل تا تشكيل غوزه
4- تشكيل غوزه تا باز شدن آن
این مراحل رشد، زمانی به خوبی طی می شود که بذرهای پنبه در بستری مناسب کشت شوند.
تهيه زمين:
قبل از كشت، باید در مورد نحوه تهيه زمين دقت کرد تا زمين نرم و در عين حال به هم پيوسته و مناسبي براي زراعت پنبه آماده شود. براي اين منظور، شخم پاييزه توصيه مي گردد. چنانچه زمين در عمق بيشتر از 20 سانتيمتر سفت باشد، زير شكن در پاييز ضروري است. به محض مناسب شدن شرايط كاشت و حرارت كافي، بسته به مناطق مختلف، از نيمه دوم فروردين ماه تا نيمه دوم ارديبهشت ماه، اقدام به كشت پنبه مي كنيم.
دوره رشد، زماني است كه بذر پنبه در بستر خاك قرار دارد و محيط مناسبي برای رشد در اختيارش مي باشد.
در روش كرتي بيشتر از 80% بذرها چنين محيطي را در اختيار ندارند و در دوره هاي اوليه سبز شدن خشك مي شوند. چنانچه زمين در عمق بيشتر از 20 سانتيمتر سفت باشد، زير شكن در پاييز ضروري است
در روش كرتي بيشتر از 80% بذرها چنين محيطي را در اختيار ندارند و در دوره هاي اوليه سبز شدن خشك مي شوند. چنانچه زمين در عمق بيشتر از 20 سانتيمتر سفت باشد، زير شكن در پاييز ضروري است
عملیات تهیه زمین
1- شخم عميق پاييزه و زمستانه: اين شخم به طور عمده، در فصل پاييز و حداكثر تا 15 بهمن ماه صورت مي گيرد. شخم پاييزه سبب خواهد شد تا بعضي از آفات پنبه كه دوره زمستان گذراني در خاك را طی می کنند، به سطح خاك آمده و در اثر سرما، يخبندان و عوامل ديگر -از جمله پرندگان- از بين بروند. درضمن، در حالی که خاک بر اثر بارندگي هاي زمستان مرطوب است، به وسيله ديسك نرم، مزرعه را براي كاشت آماده مي کنیم.
2- انجام «آب تخت زمستانه» به منظور تكميل مبارزه زراعي زمستانه، باعث از بين رفتن شفيره هاي زمستان گذران، ذخيره رطوبت كافي و جلوگيري از تنش خشكي در اوايل فصل كاشت خواهد شد.
3- استفاده از زير شكن (ساب سويلر) هر سه سال يك بار، به خصوص در زمين هايي كه لایه های زیر زمینی سختی دارند (در عمق بیشتر از 20 سانتی متر)، بسيار مفيد است.
در حالی که خاک بر اثر بارندگی های زمستان مرطوب است، به وسیله دیسک نرم، مزرعه را برای کاشت آماده می کنیم.
عمليات آماده سازي زمين:
1- اين عمليات در اواخر اسفندماه شروع و با انجام شخم سطحي و دو بار ديسك عمود بر هم -در زماني كه كلوخ ها هنوز نم دارند- به منظور نرم كردن كامل آنها انجام مي شود.
2- با توجه به اهميت تسطيح زمين و تأثير آن در سبز يكنواخت بوته ها و همچنين سهولت آبياري، استفاده از لِولِر - بعد از ديسك زدن- ضروري است.
3- به منظور كنترل علف هاي هرز يك ساله، استفاده از علف كش هاي قبل از كشت، پس از لولر ضروري است. بلافاصله بعد از آن هم، باید نسبت به زدن دو بار ديسك عمود بر هم با ماله -به منظور مخلوط كردن سم با خاك- اقدام کرد. همچنين در اين مرحله، قبل از سمپاشي، كود پايه مورد نياز در سطح زمين پخش شود.
ا توجه به اينكه عمليات رايج فوق، به علت تردد زياد ماشين آلات، سبب فشردگي خاك شده و در نهايت منجر به كاهش عملكرد مي گردد، استفاده از روش شخم هاي حفاظتي، كه در آن تردد ماشين آلات در مزرعه به حداقل ممكن كاهش يابد، توصيه مي شود. با توجه به اهميت تسطيح زمين و تأثير آن در سبز يكنواخت بوته ها و همچنين سهولت آبياري، استفاده از لِولِر - بعد از ديسك زدن- ضروري است.
كاشت:
به طور كلي سه روش كشت براي زراعت پنبه متداول مي باشد:
1- كشت كرتي
2- كشت با فاروئر
3- كشت با بذركار
1- كشت كرتي: در اين روش، بذرها را به صورت دستپاش و يا در بعضي مناطق با كود پاشي در سطح مزرعه پخش مي كنند. سپس با ديسك نرم، بذرها را به زير خاك مي برند.
2- كشت با فاروئر
3- كشت با بذركار
1- كشت كرتي: در اين روش، بذرها را به صورت دستپاش و يا در بعضي مناطق با كود پاشي در سطح مزرعه پخش مي كنند. سپس با ديسك نرم، بذرها را به زير خاك مي برند.
معايب آن به طور خلاصه عبارتند از:
اول: «تسطيح كامل در داخل هر كرت» که مستلزم كار و دستمزد زياد مي باشد.
دوم: «سله بستن پاي بوته ها»، «جلوگيري از رشد سريع و كامل پنبه در زمين هاي سفت» و «نبودن خاك مكفي در دسترس بوته هاي پنبه.
دوم: «سله بستن پاي بوته ها»، «جلوگيري از رشد سريع و كامل پنبه در زمين هاي سفت» و «نبودن خاك مكفي در دسترس بوته هاي پنبه.
سوم: «يكنواخت نبودن فاصله بوته ها» که برای عملیات مختلفی مثل؛ سمپاشي، وجين، تنک كردن و برداشت، مشکلاتی پدید می آورد.
2- كشت با فاروئر: در اين روش، (پس از تهيه زمين و كشيدن ماله) و پس از پاشيدن بذرهای پنبه، اقدام به كشيدن فاروئر در مزرعه مي كنند. مزیت آن نسبت به كشت كرتي آن است که، سمپاشي، كولتيواتور زدن و برداشت به راحتي انجام مي شود و به دليل اينكه بذرها در عمق هاي متفاوت قرار مي گيرند، درصد «بد سبزي» زیاد است.
3-كشت مكانيزه (بذركار): در اين روش پس از آماده سازي زمين، بذر پنبه توسط بذركار در امتداد خطوط، روي پشته كشت مي شود. در صورتي كه بذر سالم و مرغوب تهيه و نكات توصيه شده در مورد بذرها با دقت عمل گردد، سبزِ حاصل «يك دست» خواهد بود.
نظر به اينكه با كشت مكانيزه پنبه، به ميزان متوسط 100 كيلو گرم در هكتار مي توان در مصرف بذر صرفه جويي کرد و كليه عمليات داشت و برداشت را به صورت فني و استاندارد انجام داد، در مجموع افزايش توليد را خواهیم داشت.
كولتيواتور زني:
كولتيواتور زني:
به طور كلي در كشت مكانيزه و خطي، پس از هر بار آبياري، مزرعه پنبه را كولتيواتور مي زنند. این کار برای رسیدن به چند منظور انجام می شود:
نرم کردن پاي بوته ها
تهويه خاك و ريشه ها
جلوگيري از تبخير و حفظ رطوبت خاك
وجين علف هاي هرز داخل شيارها و كنار بوته ها.
تهويه خاك و ريشه ها
جلوگيري از تبخير و حفظ رطوبت خاك
وجين علف هاي هرز داخل شيارها و كنار بوته ها.
اين عمل همچنین موجب خواهد شد تا كف شيارها سله شكني و نرم شود و رطوبت در آبياري بعدي بهتر و به عمق بيشتري نفوذ کند.
بهترين موقع زدن كولتيواتور، زماني است كه زمين رطوبت سطحي خود را از دست نداده و هنوز كاملاً خشك نشده باشد
نکات مهم در كاشت پنبه:
نکات مهم در كاشت پنبه:
1- استفاده از بذرهای اصلاح شده دلیتنه، به دليل كاهش ميزان مصرف بذر، سبز بهتر و توليد بيشتر توصيه مي شود.
2- بهترين زمان كاشت پنبه، وقتي است كه خطر يخبندان برطرف شده و حرارت متوسط هواي محيط در طي يك هفته به حدود 16 درجه سانتي گراد رسيده باشد. معمولاً اين درجه حرارت، از 20 فروردين تا 20 ارديبهشت، به ترتيب براي نواحي جنوبي تا شمالي خراسان رضوي تأمين مي شود.
2- بهترين زمان كاشت پنبه، وقتي است كه خطر يخبندان برطرف شده و حرارت متوسط هواي محيط در طي يك هفته به حدود 16 درجه سانتي گراد رسيده باشد. معمولاً اين درجه حرارت، از 20 فروردين تا 20 ارديبهشت، به ترتيب براي نواحي جنوبي تا شمالي خراسان رضوي تأمين مي شود.
3- كشت رديفي پنبه را مي توان با خطي كارها، رديف كار و يا پنوماتيك انجام داد.
كشت رديفي به دلايل زير بر كشت دستپاش ارجحيت دارد:
مقدار مصرف بذر (تخم) در واحد سطح كمتر بوده و قابل تنظيم است. بذر در عمق مناسب قرار گرفته و در نتيجه، سبز محصول مطلوب و يكنواخت خواهد بود. عمليات داشت (وجين، تنك و غيره) و برداشت به راحتي انجام مي شود.
کشت ردیفی بر کشت دستپاش ارجحیت دارد.
کشت ردیفی بر کشت دستپاش ارجحیت دارد.
4- عمق مناسب كاشت بذر پنبه، متناسب با بافت خاك، 7-4 سانتي متر است . (اصولاً عمق كاشت در خاك هاي سنگين، كمتر از خاك هاي سبك است).
5- ميزان مصرف بذر پنبه در كشت رديفي با بذر كار به مقدار 20 كيلوگرم دلفينه و يا 40 كيلوگرم كركدار كافي است. در كشت تاروئي، با اعمال مديريت صحيح، مي توان با مصرف 60 كيلوگرم بذر كركدار و در كشت كرتي با مصرف 80 كيلوگرم بذر كركدار ، سبز مناسبي داشت.
6- تراكم مناسب در زراعت پنبه، با توجه به شرايط خاك از نظر حاصلخيزي، بافت و شوري 100-65 هزار بوته در هكتار مي باشد. بديهي است در خاك هاي با بافت سنگين و حاصلخيز به دليل رشد رويشي زياد، تعداد بوته در واحد سطح كمتر در نظر گرفته مي شود.
7- بهترين فاصله بين رديف ها و نيز بين بوته های روي رديف ها، با در نظر گرفتن تراكم مناسب، رسيدن به حالت مربعي است. بديهي است در صورتي كه برداشت پنبه مكانيزه باشد، بايد فواصل بين رديف ها متناسب با عرض كار كمباين در نظر گرفته شود.
داشت پنبه:
1- تنك كردن بوته ها:
اين اقدام در مرحله 6-4 برگي (برگ هاي اصلي) انجام مي شود. اين زمان معمولاً 30-20 روز پس از اولين آبياري است.در انجام عمليات تنك، به منظور جلوگيري از وارد آمدن صدمه به بوته هاي باقي مانده، بهتر است بوته هاي ضعيف و اضافي، از سطح زمين قطع شده و از كشيدن آنها با ريشه خودداري گردد.
تنک کردن بوته ها در مرحله 6-4 برگی ( برگ های اصلی) انجام می شود.
این زمان معمولاً 30-20 روز پس از اولین آبیاری است.
2- آبياري:
در كشت رديفي، اولين آبياري بسيار مهم است و بايد طوري انجام شود كه اولاً بذرها به حد كافي رطوبت را جذب كنند و ثانياً در خاك بالاي بذر، سله ايجاد نشود. براي رسيدن به اين منظور باید حداكثر دو سوم پشته بذر خيس شود.
- دومين آبياري، براي از بين بردن سله احتمالي و همچنين افزايش سرعت جوانه زني است. اين آبياري سبك تر از آبياري اول و چند روز پس از آن مي باشد.
- دومين آبياري، براي از بين بردن سله احتمالي و همچنين افزايش سرعت جوانه زني است. اين آبياري سبك تر از آبياري اول و چند روز پس از آن مي باشد.
- با توجه به حساس بودن مرحله گلدهي به تنش آبي، كم كردن مدار آبياري در اين مرحله، تأثير قابل توجهي بر عملكرد محصول خواهد داشت
- به منظور جلوگيري از وارد آمدن خسارت سرماي احتمالي زودرس پاييزه، افزايش زودرسي پنبه و كاهش خسارت آفت عسلك، بهتر است قطع آبياري پنبه «در خاك هاي سنگين و متوسط، در نيمه شهريور ماه» و «در خاك هاي سبك و شني در پايان شهريور ماه» صورت گيرد. در کشت ردیفی، اولین آبیاری بسیار مهم است.
3- تغذيه:
ميزان مصرف كود در مزارع باید بر اساس آزمون خاك باشد.
كودهاي ازته ( نایتروجندار)؛
در خاك هاي متوسط و سنگين، بايد در طي سه مرحله ( 13 زمان كاشت و مابقي در دو مرحله شروع غنچه دهي و شروع گلدهي).
و در خاك هاي سبك، طي چهار مرحله ( 14 زمان كاشت و مابقي در مراحل 6-4 برگي، شروع غنچه دهي و شروع گلدهي) به زمين داده شود.
كودهاي فسفاته و پتاسه، باید همزمان با كاشت مصرف شود.
مصرف كودهاي ميكرو بهدليل بالا بودن PH خاك ها در استان خراسان رضوي، به صورت محلول پاشي و بهعنوان عمليات تكميلي كود پاشي قابل توصيه است.
براي استفاده بهينه از كودهاي مصرفي باید حتي الامكان؛
الف: كود در ناحيه ريشه قرار داده شود.
ب: كود در زمان مناسب مصرف شود.
ج: كود به ميزان متعادل مصرف شود.
الف: كود در ناحيه ريشه قرار داده شود.
ب: كود در زمان مناسب مصرف شود.
ج: كود به ميزان متعادل مصرف شود.
میزان مصرف کود در مزارع باید براساس آزمون خاک باشد.
بیماری های پنبه
ورتیسلیومی(پژمردگی آوندی) پنبه Cotton Verticillium wilt
این بیماری یکی از بیماریهای پنبه در مناطق پنبه خیز ایران است. دو گونه ورتیسیلیوم به نامهای Verticilium dahliae و V.albo-atrum عامل این بیماری می باشند. که هر دو گونه در ایران وجود دارند ولی گونه غالب V.dahliae میباشد.
گونه (G.barbadense) (پنبه مصری) نسبت به ورتیسلیوم مقاوم است. دامنه میزبانی ورتیسلیوم وسیع بوده و حدود 160 گونه از 40 خانواده را دربر می گیرد.
هر دو گونه دارای کنیدیوفورهای منشعب فراهم (Verticillate branching) می باشند.گونه (V.dahliae) دارای میکرواسکلروتهای سیاهرنگ بوده که اندام مقاوم قارچ محسوب می شوند ولی گونه دیگردارای ریسه های ضخیم و سیاهرنگی می باشد که به آنها ریسه سیاه می گویند و اندام مقاوم قارچ است.
با قرار گرفتن ریشه گیاه در مجاورت میکرواسکلروتهای موجود در خاک،این میکرواسکلروتها جوانه زده و از طریق تارهای کشنده وارد آوندهای چوبی شده و در آنجا کنیدیوفور و کنیدی تشکیل میدهند.از طریق آوند چوبی،کنیدیومها به سرعت حرکت کرده و به نقاط بالای گیاه میرسند.
علایم در گیاه متنوع است. کمی زردی و پژمردگی دیده میشود که رفته رفته برگها خشک میشوند. روی پهنک برگ قسمتهایی کلروزه و سپس نکروزه می شوند که V شکل است. اگر ساقه را قطع کنیم آون& #1583;ها قهوهای دیده می شوند. هنگامی که گیاه پیر می شود ورتیسلیوم از آوند خارج شده و به قسمتهای دیگر گیاه میرسد علایم 1 تا 1.5 ماه بعد از کشت دیده میشوند.شدت علایم به حساسیت گیاه میزبان، میزان تراکم قارچ در خاک و استرین قارچ بستگی دارد. V.dahliae دو استرین مهم دارد:
1- استرین معمولی( ss-4)
2- استرین برگ ریز (T-9).
در استرین معمولی قارچ قسمتهای وسط برگ را خشک کرده ولی برگها بر روی گیاه باقی می مانند و حرکت قارچ در برگها به شکل Vمیباشد. ولی استرین برگ ریز هنگامی که هنوز برگ سبز است باعث خم شدن دمبرگها (epinasty) میشود،اگر به چنین برگی دست بزنیم یا در اثر هر لرزش دیگری، به راحتی از شاخه جدا می شود. بعد از مدتی گیاه کاملاً لخت شده و برگهای کوچک جدیدی تولید می کند. سویه برگ ریز گرمادوست تراست.
استرین برگ ریز حتی باعث ریزش غوزه ها نیز می شود. در این استرین گسترش قارچ تا نوک گیاه ادامه می یابد ولی در استرین معمولی تا اواسط گیاه گسترش می یابد.گیاه مقاوم به استرین معمولی نسبت به استرین برگ ریز هم تا حدودی مقاوم است. برگ ریزی در نتیجه ایجاد لایه جداشونده در محل اتصال برگ به دلیل تولید اتیلن یا آبسزیک اسید صورت می گیرد.
کنترل بیماری:
1- استفاده ازارقام مقاوم یا محتمل.
2- تناوب با گیاهان غیر میزبان بخصوص برنج ،یونجه و آیش.
3- حذف بقایای گیاهی آلوده.
4- آفتابدهیSoil solarization
5- تنظیم میزان آبیاری وکود دهی.کود پتاس مقاومت گیاه را بالا می برد. نوع کود ازته هم مهم است. ازت باید به صورت اوره یا آمونیوم به خاک داده شود نه به صورت خود نیترات که این را در مسئله PH دور ریشه توجیه میکنند
گونه (G.barbadense) (پنبه مصری) نسبت به ورتیسلیوم مقاوم است. دامنه میزبانی ورتیسلیوم وسیع بوده و حدود 160 گونه از 40 خانواده را دربر می گیرد.
هر دو گونه دارای کنیدیوفورهای منشعب فراهم (Verticillate branching) می باشند.گونه (V.dahliae) دارای میکرواسکلروتهای سیاهرنگ بوده که اندام مقاوم قارچ محسوب می شوند ولی گونه دیگردارای ریسه های ضخیم و سیاهرنگی می باشد که به آنها ریسه سیاه می گویند و اندام مقاوم قارچ است.
با قرار گرفتن ریشه گیاه در مجاورت میکرواسکلروتهای موجود در خاک،این میکرواسکلروتها جوانه زده و از طریق تارهای کشنده وارد آوندهای چوبی شده و در آنجا کنیدیوفور و کنیدی تشکیل میدهند.از طریق آوند چوبی،کنیدیومها به سرعت حرکت کرده و به نقاط بالای گیاه میرسند.
علایم در گیاه متنوع است. کمی زردی و پژمردگی دیده میشود که رفته رفته برگها خشک میشوند. روی پهنک برگ قسمتهایی کلروزه و سپس نکروزه می شوند که V شکل است. اگر ساقه را قطع کنیم آون& #1583;ها قهوهای دیده می شوند. هنگامی که گیاه پیر می شود ورتیسلیوم از آوند خارج شده و به قسمتهای دیگر گیاه میرسد علایم 1 تا 1.5 ماه بعد از کشت دیده میشوند.شدت علایم به حساسیت گیاه میزبان، میزان تراکم قارچ در خاک و استرین قارچ بستگی دارد. V.dahliae دو استرین مهم دارد:
1- استرین معمولی( ss-4)
2- استرین برگ ریز (T-9).
در استرین معمولی قارچ قسمتهای وسط برگ را خشک کرده ولی برگها بر روی گیاه باقی می مانند و حرکت قارچ در برگها به شکل Vمیباشد. ولی استرین برگ ریز هنگامی که هنوز برگ سبز است باعث خم شدن دمبرگها (epinasty) میشود،اگر به چنین برگی دست بزنیم یا در اثر هر لرزش دیگری، به راحتی از شاخه جدا می شود. بعد از مدتی گیاه کاملاً لخت شده و برگهای کوچک جدیدی تولید می کند. سویه برگ ریز گرمادوست تراست.
استرین برگ ریز حتی باعث ریزش غوزه ها نیز می شود. در این استرین گسترش قارچ تا نوک گیاه ادامه می یابد ولی در استرین معمولی تا اواسط گیاه گسترش می یابد.گیاه مقاوم به استرین معمولی نسبت به استرین برگ ریز هم تا حدودی مقاوم است. برگ ریزی در نتیجه ایجاد لایه جداشونده در محل اتصال برگ به دلیل تولید اتیلن یا آبسزیک اسید صورت می گیرد.
کنترل بیماری:
1- استفاده ازارقام مقاوم یا محتمل.
2- تناوب با گیاهان غیر میزبان بخصوص برنج ،یونجه و آیش.
3- حذف بقایای گیاهی آلوده.
4- آفتابدهیSoil solarization
5- تنظیم میزان آبیاری وکود دهی.کود پتاس مقاومت گیاه را بالا می برد. نوع کود ازته هم مهم است. ازت باید به صورت اوره یا آمونیوم به خاک داده شود نه به صورت خود نیترات که این را در مسئله PH دور ریشه توجیه میکنند
پژمردگی آوندی فوزاریومی(زردی فوزاریومی ( Cotton Fusarium wilt
این بیماری توسط Fusarium oxysporum f.sp.Vasinfectum که اختصاصی پنبه است ایجاد می شود ولی اهمیت آن در ایران به اندازه ورتیسلیوم نیست.در خاکهای اسیدی و شنی یا آلودگی نماتد ریشه گرهی بیماری زیادتر است.
علائم بیماری از موقع کاشت تا موقع برداشت دیده میشود ومیزان آن بستگی به میزان آلودگی خاک دارد.علائم به صورت پژمردگی در گیاه دیده میشود و آوندها نیز قهوه ای میشوند و حتی برگریزی نیز پدید می آید. منتهی تفاوتهایی نیز با ورتیسلیوم دارد.از جمله اینکه در اینجا بیشتر زردی دیده میشود و گیاهان آلوده کمی کوتاه می مانند.در فوزاریوم رنگ قهوهای آوندها خیلی تند و سیر می باشد و تغییر رنگ فقط در ناحیه آوندها دیده میشود ولی در ورتسلیوم تغییر رنگ در ناحیه مغز ساقه هم دیده میشود.
علائم بیماری از موقع کاشت تا موقع برداشت دیده میشود ومیزان آن بستگی به میزان آلودگی خاک دارد.علائم به صورت پژمردگی در گیاه دیده میشود و آوندها نیز قهوه ای میشوند و حتی برگریزی نیز پدید می آید. منتهی تفاوتهایی نیز با ورتیسلیوم دارد.از جمله اینکه در اینجا بیشتر زردی دیده میشود و گیاهان آلوده کمی کوتاه می مانند.در فوزاریوم رنگ قهوهای آوندها خیلی تند و سیر می باشد و تغییر رنگ فقط در ناحیه آوندها دیده میشود ولی در ورتسلیوم تغییر رنگ در ناحیه مغز ساقه هم دیده میشود.
فوزاریوم یک قارچ ناقص است و تولید ماکرو کنیدی و میکروکنیدی میکند و نیز اسپورهای مقاومی به نام کلامیدوسپور تولید می نماید. فرم تخصص یافته ای که به پنبه می زند دارای پنج نژاد می باشد که از نظر دامنه میزبانی (ارقام پنبه ای که آلوده میکند) تفاوت دارند. بقایای قارچ به صورت کلامیدوسپور است که پس از جوانه زدن و ورود به ریشه وارد آوندها شده و تولید میکروکنیدیوم می کند. براثرسمی که قارچ ترشح میکند پارانشیم آوندی به داخل آوندهاهجوم آورده و جلوی انتشار قارچ را با ایجاد تایلوز می گیرد. زردی گیاه به علت توکسین وتیلوز می باشد. وقتی که آوندها کاملاً نابود شدند قارچ از آوند وارد بافت های دیگر شده در آنها کلامیدوسپور تولید میکنندکه این کلامیدوسپورها همراه با بافت مرده گیاه وارد خاک میشوند.
کنترل بیماری:
1- استفاده از ارقام مقاوم (ارقام ساحل و ورامین).
2- تناوب 3ساله با غلات ویونجه.
3- کنترل نماتد خصوصاً درخاک های سبک زیرا نماتد مقاومت گیاه را می شکند.
4- استفاده از کودهای ازته وپتاسه
این قارچ گرما دوست است (بهینه دما 28 درجه سانتی گراد) و در نتیجه در خیلی از مناطق جنوبی ایران می تواند مشکل ساز شود.
پوسیدگی های غوزه(boll rot) و تار پنبه cotton boll rot
حدود 170 گونه قارچ تاکنون از روی غوزه های پنبه گزارش شده است که چند گونه مهم در اینجا توضیح داده میشود :
1- جنس Aspergillus :
دو گونه آسپرژیلوس (پوسیدگی زرد ) A.flavus و(پوسیدگی سیاه) A.niger در روی الیاف پنبه ایجاد پوسیدگی می کنند که گونه اول خیلی خطرناک تر است چون علاوه بر پوسیدگی، در بذرهای آلوده تولید آفلاتوکسین می نماید که در روغن ایجاد اشکال مینماید. این قارچ تولید پوسیدگی زرد کرده و باعث سستی الیاف می شود. این قارچ ها در جاهایی که در هنگام باز شدن غوزه بارندگی داریم خیلی خطرناک هستند و سبب ایجاد پوسیدگی زیاد در الیاف می شوند. ضمناً بذرهایی که الیافشان آلوده شده باشد برای کاشتن مناسب نیستند چون قدرت جوانه زنی آنها کاهش می یابد.اگر رطوبت پایین باشد این بیماریها دیده نمی شوند. بهینه دمای رشد این قارچ 35-25 درجه سانتی گراد است.
گونه دوم پوسیدگی سیاه ایجاد میکند و الیاف پوسیده میشوند. این قارچها هوا زاد بوده و به راحتی با باد پخش میشوند.
گونه دوم پوسیدگی سیاه ایجاد میکند و الیاف پوسیده میشوند. این قارچها هوا زاد بوده و به راحتی با باد پخش میشوند.
. 2- پوسیدگی خاکستری Nigrospora oryzae :
این قارچ یک قارچ ناقص است و پوسیدگی خاکستری رنگی روی الیاف ایجاد می کند و سبب سستی و پوسیدگی الیاف میشود. ناقل این قارچ کنه است و ظاهراً زندگی این دو بهم بستگی دارد،بطوریکه اگر کنه نباشد آلودگی کم است و یا اصلاً وجود ندارد. آلودگی با کنه 30-20 برابرمیشود. این کنه ها قارچ خوار بوده و در واقع نوعی زندگی همزیستی دارند. زمانیکه غوزه ها در حال باز شدن هستند اسپور قارچ توسط کنه به داخل غوزه ها حمل میشود. این قارچ اسپورهای بزرگ سیاهرنگی تولید میکند.
3- پوسیدگی نرم Nematospara SPP. :
این قارچ آسکومیست است و با سن منتقل شده و باعث آبی یا آب لمبو شدن غوزه ها میشود و ممکن است با باکتری اشتباه گرفته شود. اگر ناقل کنترل شود این بیماری هم کنترل می شود. سن ناقل از جنس Dysdercus میباشد.
کنترل بیماریهای پوسیدگی غوزه پنبه :
برای مبارزه با بیماریهای پوسیدگی غوزه کار زیادی نمی توان انجام داد. بارندگی و رطوبت سبب افزایش آنها می شود. اگر رطوبت نباشد و شرایط خشک باشد بیماری هم نیست. بایستی گیاهان را فاصله دار کاشت که رطوبت در بین آنها بالا نرود.
در دادن کود ازته بایستی دقت کرد زیرا سبب افزایش رشد رویشی و افزایش رطوبت می شود. در بعضی مناطق در اواخر فصل هورمونی روی گیاه میریزند که سبب برگ ریزی میشود و در نتیجه، هم برداشت آسانتر است و هم رطوبت کاهش می یابد. دفع علفهای هرز هم مهم است زیرا وجود آنها باعث تجمع رطوبت و شدت آلودگی میشود.
این قارچ آسکومیست است و با سن منتقل شده و باعث آبی یا آب لمبو شدن غوزه ها میشود و ممکن است با باکتری اشتباه گرفته شود. اگر ناقل کنترل شود این بیماری هم کنترل می شود. سن ناقل از جنس Dysdercus میباشد.
کنترل بیماریهای پوسیدگی غوزه پنبه :
برای مبارزه با بیماریهای پوسیدگی غوزه کار زیادی نمی توان انجام داد. بارندگی و رطوبت سبب افزایش آنها می شود. اگر رطوبت نباشد و شرایط خشک باشد بیماری هم نیست. بایستی گیاهان را فاصله دار کاشت که رطوبت در بین آنها بالا نرود.
در دادن کود ازته بایستی دقت کرد زیرا سبب افزایش رشد رویشی و افزایش رطوبت می شود. در بعضی مناطق در اواخر فصل هورمونی روی گیاه میریزند که سبب برگ ریزی میشود و در نتیجه، هم برداشت آسانتر است و هم رطوبت کاهش می یابد. دفع علفهای هرز هم مهم است زیرا وجود آنها باعث تجمع رطوبت و شدت آلودگی میشود.
بیماری باکتریایی لکه زاویه ای پنبه ( (Cotton Bacterial angular leaf spot
این بیماری در نقاط پنبه خیز مرطوب دنیا خیلی مهم است ولی در شمال ایران گزارش نشده است و برعکس درقسمتهای کویری (ا صفهان و یزد) دیده شده است. در این مناطق نوع پاسوزک دیده شده که علایم روی قسمتهای پایین گیاه است. علایم این باکتری در قسمتهای هوایی بصورت لکه زاویه ای روی برگ دیده میشود که ابتدا حالت آبسوخته داشته و بعداً نکروزه میشود. روی غوزه نیز لکه های بیضی یا گرد تشکیل میشود که حالت آبسوخته داشته و در نتیجه بذر آلوده میشود. در مناطقی هم ممکن است عامل بیماری روی شاخه ها رفته ولکه های سیاه کشیده تولید می کند که به آن ساق سیاه یا پاسوزک (Blak arm) می گویند. پاسوزک ممکن است با قارچ اشتباه شود چون سبب سیاه شدن و باریک شدن قسمت پایین پنبه شده و بوته را از پا درمی آورد. گاهی روی قسمتهای آلوده صمغ سفیدرنگ ترشح میشود که در واقع خود باکتری (ooze) میباشد.
جداسازی باکتری خیلی آسان است و روی محیط کشتهای معمولی مانند PDA وNA به راحتی جدا میشود. برای این کار بافت را خیس کرده روی محیط کشت می کشند که بعد از یک روز کلنی های ریز زرد رنگ با سطح محدب و حاشیه صاف در روی آنها دیده میشود که رشد خفیف دارد. برای شناسایی دقیق باکتری بایستی نقشهای بیوشیمیایی انجام گیرد.
باکتری عامل بیماری Xanthomonas campestris p.v. malvacearum نام دارد که مخصوص پنبه می باشد و دارای نژادهای فیزیولوژیکی زیادی است. حرارت مساعد برای باکتری 30-25 درجه سانتی گراد میباشد. این باکتری در بقایای گیاهی آلوده یا روی بذرهای آلوده باقی میماند و احتمال دارد که در طبیعت میزبان های وحشی دیگری هم داشته باشد. اگر بذر آلوده باشد باکتری در روی برگهای اولیه گیاهچه آلودگی را آغازمی کند و اگر شرایط از نظر دما و رطوبت مساعد باشد به قسمتهای هوایی گیاه نیز سرایت میکند ولی اگر در مناطق کویری و بی باران باشد باکتری فقط قسمتهای پایین گیاه را آلوده می کند. شرایط مساعد بیماری رطوبت بالا(85%) و حرارت بالا (35-30 درجه سانتی گراد) است. بارندگی و آبیاری بارانی نقش عمده ای در گسترش بیماری دارند و باکتری از گیاهی به گیاه دیگر فقط با ترشحات باران پخش میشود ولی حشرات هم ممکن است در گسترش آلودگی و به خصوص در آلودگی غوزه ها نقش داشته باشند.
باکتری عامل بیماری Xanthomonas campestris p.v. malvacearum نام دارد که مخصوص پنبه می باشد و دارای نژادهای فیزیولوژیکی زیادی است. حرارت مساعد برای باکتری 30-25 درجه سانتی گراد میباشد. این باکتری در بقایای گیاهی آلوده یا روی بذرهای آلوده باقی میماند و احتمال دارد که در طبیعت میزبان های وحشی دیگری هم داشته باشد. اگر بذر آلوده باشد باکتری در روی برگهای اولیه گیاهچه آلودگی را آغازمی کند و اگر شرایط از نظر دما و رطوبت مساعد باشد به قسمتهای هوایی گیاه نیز سرایت میکند ولی اگر در مناطق کویری و بی باران باشد باکتری فقط قسمتهای پایین گیاه را آلوده می کند. شرایط مساعد بیماری رطوبت بالا(85%) و حرارت بالا (35-30 درجه سانتی گراد) است. بارندگی و آبیاری بارانی نقش عمده ای در گسترش بیماری دارند و باکتری از گیاهی به گیاه دیگر فقط با ترشحات باران پخش میشود ولی حشرات هم ممکن است در گسترش آلودگی و به خصوص در آلودگی غوزه ها نقش داشته باشند.
کنترل بیماری:
1- استفاده از ارقام مقاوم و اصلاح شده.
2- اصلاح سیستم آبیاری(کاهش رطوبت مزرعه).
3- بهداشت زراعی.
4- تناوب دو ساله با گیاهان غیرمیزبان.
5- کشت خطی.
6-استفاده از بذر سالم و بدون کرک
2- اصلاح سیستم آبیاری(کاهش رطوبت مزرعه).
3- بهداشت زراعی.
4- تناوب دو ساله با گیاهان غیرمیزبان.
5- کشت خطی.
6-استفاده از بذر سالم و بدون کرک
بیماریهای ویروسی پنبه ( cotton virus diseases)
بیماریهای مهم ویروسی و شبه ویروسی پنبه عبارتند از : پیچیدگی برگ پنبه Leaf curlچروکیدگی برگLeaf crumple بیماری آبی( Blue disease) رگبرگ روشنی (Vein clearing) موزائیک( Mosaic) فیلودی) .(Phyllody
برداشت پنبه:
برداشت پنبه در ايران با دست و توسط كارگران انجام مي شود. در كشورهايی كه زراعت آن كاملاً مكانيزه است، برداشت محصول با ماشين هاي مخصوص انجام مي شود. مسأله مهم در برداشت پنبه، خيس نبودن غوزه ها در اثر باران و شبنم مي باشد. اگر روي غوزه ها شبنم باشد، معمولاً حدود ساعت 10 صبح، پنبه غوزه ها خشك و قابل برداشت هستند. برداشت غوزه هاي تر، موجب زرد شدن الياف و پوسيدگي پنبه تخم شده و قيمت محصول را پايين مي آورد.
نکات مهم در برداشت پنبه:
نکات مهم در برداشت پنبه:
- بهتر است برداشت پنبه در دو چين صورت گيرد. مناسب ترين زمان برداشت در چين اول، وقتي است كه حدود 50 درصد از غوزه ها باز شده باشند.
- برداشت پنبه، بهتر است بعد از تبخير شدن رطوبت حاصل از شبنم انجام شود
- وش ها در كيسه هاي كنفي یا متقالي ريخته شود. در سردوزي كيسه ها حتماً از نخ پنبه اي استفاده شود. باید از اختلاط وش با نخ پلاستيكي جلوگيري نمود.
No comments:
Post a Comment